همان شکلی باشید که باید باشید
اینکه شما چه میپوشید و چه شکلی هستید به خودتان مربوط است اما لطفا از شبیه کردن خودتان به حزباللهیها و بسیجیها و نوحهخوانها و آدمخوارها خودداری کنید. اسب تروا هم سوار نشوید. به جای گوش کردن به صاحبان این ایدههای مشعشع سعی کنید لباس راحتی بپوشید که امکان حرک تویش زیاد باشد. البته منظور از حرک، حرکاتی مثل راه رفتن و دویدن و زد و خورد و اینهاست. برای سایر حرکات در مسیر یاد شده باید تا حکومت بعدی صبر کرد.
همان چیزی را بگویید که باید بگویید
راهپیمایی سکوت در حکومتی که امثال احمدینژاد و رادان و فیروزآبادی و مرتضوی و جنتی آن را میچرخانند مثل رفتن به جنگ مغولها با لباس حریر صورتی است. (…) به هرحال این روشها هر نتیجهای که داشت در راهپیمایی میلیونی 25 خرداد 88 خودش را نشان داد و مدارک آن هم در خیابان پاستور و نیز بهشت زهرای تهران موجود است. روال در راهپیماییهای اعتراضآمیز شعار دادن است و اصلش هم همین است چون تا آدم حرف نزند که دیگران نمیتوانند بفهمند چه چیزی میخواهد. فکرش را بکنید مقام عظمای ولایت امر مسلمین جهان نشستهاند در بیت تا گوش بدهند که شما چه میخواهید و چه نمیخواهید آنوقت شما هیچی نمیگویید. خب تقصیر ایشان چیست؟ مدارکش هم موجود است: 18 تیر چند هزار نفر داد زدند که چه میخواهند، ایشان از شدت رئوفت قلب و عروق گریهکنان آمدند در تلویزیون گفتند اگر عکس مرا هم آتش زدند شما کاری نکنید، 25 خرداد چند میلیون نفر آمدند در خیابان هیچی نگفتند ایشان آمدند در تلویزیون گفتند هر اتفاقی بیفتد مسئولیتش گردن سران فتنه است.
همان چیزی را بنویسید که باید نویسید
هرچند که ما ملت شاعری هستیم و اصولا شعر زیاد میگوییم اما به نظر میرسد پلاکارد راهپیمایی جای مناسبی برای نوشتن اشعار فروغ و فریدون و احمد و زهرا و سایر شاعران و شاعرات نباشد. رهبران حکومت اگر بخواهند شعر بخوانند میگویند چند نفر امثال علیرضا عزوه و علی معلم بیایند برایشان شعر و مدیحه بخوانند و خارجیها هم که سواد خواندن اشعار فارسی ما را ندارند. در نتیجه بهتر است چند کلامی شفاف به فارسی سره خطاب به رهبران رژیم و چند کلمهای انگلیسی خوانا خطاب به خارجیها نوشته شود که معترضان چرا به خیابان آمدهاند، چی میخواهند و چه چیز را نمیخواهند.
همان کاری را بکنید که باید بکنید
آنهایی که در راهپیماییهای سال 57 حضور داشتهاند میگویند محال بود در آن زمان چند هزار نفر دور هم جمع شوند و چند مغازه و سینما و دکه تلفن و مشروبفروشی و ماشین درب و داغان نشود یا آتش نگیرد. بعدا که راهپیماییها بزرگتر شدند دست و پا شکستن و مجروح و مقتول کردن کسانی که به نظر میرسید طرفدار حکومت باشند هم امری رایج بود. سی سال بعد مردم ایران به قدری پیشرفت کردند که نه فقط در راهپیماییهای عظیم دست روی کسی بلند نمیکردند بلکه اگر جمعی چند صد نفره به آنها حمله میکرد یا فرار میکردند یا کتک میخوردند یا دستگیر میشدند یا هر سه.
این در حالیست که طبق کشفیات دانشمندان ژن انسان بیش از 95 درصد با ژن سایر پستانداران مشابه است و مثل آنها غریزه دفاع از خود را دارد. حقوق بشر هم اجازه دفاع از خود را مشروع میداند و علمای اسلام یک گام جلوتر رفته اجازه حمله را هم صادر میکنند که البته چون به نظر میرسد علمای اسلام اجازه حمله را از آنطرف صادر کرده باشند ما عجالتا کاری به آنها نداریم. پس اگر کسی به شما حمله کرد و دیدید حریفش هستید همان کاری را بکنید که هر انسان یا حیوان دیگری در این طور مواقع میکند، یعنی دفاع یا حمله متقابل. روایت شده که در چنین مواقعی فکر کردن به گاندی و فلسفه عدم خشونت حرام واجب (یعنی حرام اندر حرام به توان 2) است. یادتان باشد گاندی با دولت انگلیس روبرو بود که برای رهبری تظاهرات علیه انگلیس، نهایتا طرف را چند ماهی میانداخت زندان و آن هم با رعایت تمام حقوق زندانی. مطمئن باشید اگر گاندی با رژیم مقدس کهریزکی-اسلامی مواجه بود با کاتیوشا به خیابان میآمد.
از همان چیزی دفاع بکنید که باید بکنید
در اینکه شما آمدهاید به خیابان که از آزادی بیان و اندیشه و هنر و پوشش دفاع کنید شکی نیست و محال است که مثلا آمده باشید که از ولایت فقیه یا حکومت اسلامی دفاع کنید. تا اینجایش نیاز به راهنما ندارد اما تجربههای گذشته نشان داده بعضی از سبزها علاقه فراوانی دارند بیش از موارد یاد شده از نیروهای سرکوبگر گارد ویژه یا بسیجیان مسلح دفاع کنند. معمولا به این صورت که به محض آنکه مردم با دست خالی و تلفات بالا توانستهاند یکی از حضرات را به چنگ آورند هوز دو تا پس گردنی به طرف حواله نکردهاند که دختر یا پسری از سبزها خودش را روی طرف انداخته و ضجه زده “بچهها… تو رو خدا… ولش کنین… پس فرق ما با اونا چیه؟”. “اونا” هم معمولا بعد از رها شدن از دست مردم با شناسایی و دستگیری همهی کسانی که در ماجرا دست داشتهاند فرقشان را در چشم همگی و بعضا همان کسی که باعث نجاتشان شده فرو کردهاند.
اگر میخواهید از چیزی دفاع کنید از خودتان دفاع کنید و بیش از همه از رهبران جنبش سبز. مطمئن باشید کتک خوردن رهبران جنبش سبز وسط هواداران خودشان از چند بسیجی، بدتر است از کتک خوردن آنها.
همان چیزهایی را با خودتان ببرید که باید ببرید
تا پیش از این گمان میشد که صرفا موبایل لازم است به راهپیمایی برده شود. آزمایشهای دقیق علمی در مصر و تونس نشان داده است غذا، آب، جعبه کمکهای اولیه، چند تا سنگ، ماسک، چوب خوشدست، روزنامه، سیگار و پتو فواید بیشتری از موبایل دارند. چون اولا دولت سیستم موبایل را قطع میکند تا تماسی برقرار نشود. ثانیا اینترنت را هم قطع میکند که فایل موبایلی آپلود نشود. ثالثا خیلی نامردیست یکی کتک بخورد صد نفر به جای کمک به او بایستند فیلم بگیرند، بهتر است و کافیست صد نفر بروند وسط گود یکی فیلم بگیرد. رابعا داخلیها که خودشان اینها را میبینند و خارجیها هم اگر قرار بود با این فیلمها خیری برسانند لابد تا به حال رسانده بودند.
با اینحال اگر اهل چوب و سنگ نیستید لااقل لوازم یک شب ماندن را همراه خودتان ببرید. از مرکز مد در قاهره خبر میرسد اعتراضات مدل جدید با پایان وقت اداری تمام نمیشوند، تازه شروع میشوند!
———-
پیافزود: متن تصحیح شد. 21 بهمن
من فقط میتونم یگم دم همه بچه های شجاع ایران گرم. ما در طول تاریخ ثابت کردیم که مبتونیم خودمونو از دست ستمگران نجات بدیم. درسته که اینها خیلی نامردن هستند و بی رحمی ذاتی در وجودشون می جوشه و هرکدام از شیر زنان و شیرمردانی که از دست بدیم برای ما یک فاجعه است اما دیگه سکوت و خفت کشیدن کافیه.شاید این بار خدا دست ظالمان را خشک کنه. الهی امین
محمود خان.اصلا موافق نيستم که رژيم انگليس به اين پاکي بوده که شما مي فرماييد و گاندي و ماندلا به آن پپگي که بعضي از دوستان تخيل مي کنند. مي دانستيد وقتي ماندلا در زندان بوده تابو امبکي (رفيقش)در خيابان عمليات تروريستي ( با بمب)در جهت چانه زني انجام مي داده؟ اين را چطور که گاندي در مراسم رژه انگليسي ها مقادير زيادي پارچه انگليسي راطي يک اقدام تحريک آميز آتش زده؟( يعني ما بايد عکس امام و عظما را اتش بزنيم)
اما يک چيز مهم است و اين که حرکات مسلحانه بدون پشتوانه مردمي با توجه به تجارب گروه هاي چپ و اقوام و مجاهدين بدون گستردگي کافي و پذيرش در بين مردم جواب نمي دهد. اين روند بدون خشونت و اتمام حجت براي افکار عمومي به نظر من لازم بود تا بعدا حکومت بين توده مردم از کشته هاي واقعي و غير واقعي اش شهيد سازي و اسطوره نمايي نکند.
من با نویسنده موافقم. تجربه عاشورا را داریم. که مردم از خودشون دفاع کردند. و گفته میشه که دولتی ها آماده ی فرار بودن. خود این سردار …گفت که ما از این سبزا نمی ترسیم و باید از این بی سواد ا بترسیم……