من چند مدتیست که به جای حرص خوردن از دست احمدی نژاد و دولتش، نشسته ام و با هیجان به ماجراهای عجیبی که هر روز با شتاب بیشتری حادث می شوند نگاه می کنم. مثلا در طول همین چند روز گذشته، سخنرانی تاریخی احمدی نژاد در قم که علاوه بر همه قبلی ها و سایر قوا، حتی دولت خودش را هم متهم کرد تا شخص خودش را تبرئه کند و همینطور اتهام رشوه 5 میلیارد دلاری به کسی که سالها فرمانده جنگ بوده، نامه تند و توهین آمیزش به رئیس قوه مقننه و کنار گذاشتن دو وزیرِ مرتبط با رهبری واقعا موضوعات جذابی هستند که سرگرم کننده هستند.
من مطمئن هستم اگر در هر سال یکی از این اتفاقات در یکی از کشورهای اسکاندیناوی می افتاد، اینقدر آمار خودکشی در میان مردم آنجا بالا نبود و از شدت بی حوصلگی و کسالت آنها کاسته می شد. به همین جهت اگر بحث تبعات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بعضی سرگرمی ها نبود، حتما آنها از ما تقلید می کردند؛ ولی گویا اکثر مردم جهان ترجیح می دهند حوصله شان سر برود تا اینکه مثلا اقتصادشان ویران شود!
بگذریم. به نظرم حرفهای دانش جعفری که در مراسم تودیع خود گفته، اهمیت بسیاری دارد. دانش جعفری از اعضای نسبتا درست و حسابی کابینه احمدی نژاد، مرتبط با رهبری و کم حرف و جنجال گریز است.
او در مراسم تودیعش چیزهایی گفته که به نظرم بسیار تامل برانگیز است. البته بسیاری از افشاگری های او را ما قبل از این هم می دانستیم اما اینکه این حرفها از دهان همچین آدمی درآید و بعد به طور رسمی در خبرگزاری ها (آنهم فارس!) منتشر شود اهمیت خاصی دارد.
وقت کردید همه گزارش سخنرانی را بخوانید. فرازهایی از حرف های دانش جعفری که به نظر من اهمیت خاصی دارد را در زیر دستچین کرده ام. به نظر من با این حجم مشکلات روز افزون، مدیریت نالایق و دشمن سازی داخلی که یک بنده خدایی ادامه می دهد، تنها راه نجاتش یک فرافکنی بسیار بزرگ است. چیزی در حد جنگ!
در طرح مربوط به انحلال سازمان برنامه هم ديده بودم كه اين اقدام حساب شده نبود و جز ايجاد سرخوردگي و ياس براي كاركنان اين سازمان عظيم اثر ديگري نداشت.
از ويژگيهاي ديگر اين دوره هيجاني اين بود كه هر كس به خود اجازه ميداد در مسايل كلان اقتصادي كشور دخالت كند. نميدانم چه فايدهاي از اين كار ميبردند.
يك بار آقاي دكتر رحيمي رئيس كل ديوان محاسبات (سرپرست فعلی و احتمالا وزیر پیشنهادی وزارت کشور)در يك مصاحبه داخلي – خارجي اعلام نمود كه يكي از قراردادهاي نفتي كه در دولت قبل منعقد شده است، مسالهدار است و لذا بايد اين قرارداد را كه 20 ميليارد خسارت به كشور ميزند لغو شود. هم من و هم وزير نفت جداگانه با ايشان صحبت كرديم و گفتيم اين نحوه رفتار شما با قراردادهاي بينالمللي حيثيت ما را زير سوال ميبرد و ديگر در بستن قراردادهاي جديد به ما اعتماد نميكنند. اگر اشكالي وجود دارد بايد آن را رفع كرد و نه اينكه با مصاحبه مطبوعاتي هو و جنجال راه بياندازيم. از طرف ديگر دليلي وجود ندارد كه قبل از اينكه اين پرونده رسيدگي شده باشد و حكمي صادر شده باشد اين بحثها رسانهاي شود. ايشان خيلي ساده گفت: من از شما دستور نميگيرم، بعد از آن با هيات رئيسه مجلس صحبت كردم و خوشبختانه آنها با روشهاي خود، فتيله اين بحث را پائين آوردند. به نظرم ميرسد ريشه اين هيجانات برميگردد به يكسري اطلاعات كارشناسي نشده يا پردازش نشده كه بدون بررسي به مراجع بالاتر ميرسد.
به قرار اطلاع در قسمت بازرسي رئيس جمهور افرادي نفوذ كرده بودند كه جزو ناراضيهاي دستگاهها بودند. عدهاي هم بودند كه صلاحيت پذيرش شغل را نداشتند. بطور مثال معاون اقتصادي بازرسي يك دامپزشك بود. قاعدتا اشراف او به مسايل اقتصادي نميتواند بالا باشد. اين افراد با دسترسي محدودي كه داشتند، به خود اجازه ميدادند در مسايل پيچيده گزارش تهيه كنند و با دسترسي آساني كه به مقام بالا داشتند، ذهنيت كارشناسي نشده خود را منتقل كنند. اينها مديران بالاي دستگاههاي اجرايي، حتي وزرا را نيز كه منتخب مجلس رئيس جمهوربودند و از مجلس راي اعتماد گرفته بودند، به راحتي زير سوال ميبردند و در موارد بسياري باعث شكلگيري مديريت دوگانه يا موازي در دستگاه .
البته تهيه اين نوع گزارشات فقط مختص بازرسي رئيس جمهور نبود و از اشخاص درون دستگاهها هم استفاده ميشد. گاهي با تشويق و گاهي هم با تهديد. ولي ويژگي همه اين گزارشات اين بود كه با رئيس دستگاه مشورت نمي شد و به يكباره تصميم بر علني شدن گزارش ميگرفتند: يك بار نامه آورند كه كليه مديران شعب خارجي بانكها به دليل اينكه بازنشسته هستند بايد بركنار شوند .كي؟ موقعي كه تحريم بانكي شروع شده بود! يكبار نامه آوردند كه گروهي از مديران سطح مياني بانكها به دليل حرف گوش نكردن بايد بركنار شوند. از شش ماه قبل فشار براي بركناري بيدليل آقاي درخشنده اين جانباز فعال كه الحق نقش برجستهاي در بازسازي بانك سپه شروع شد ولي من همه اينها را عليه منافع ملي ميدانستم و لذا همكاري نكردم.
فشار بيمه ايران، از ناحيه ديگر اعمال شد. يك گزارش ساده در مورد تخلف مديران قبلي بيمه ايران كه در دوره من هم نبود، به زودي تبديل به يك مسئله ملي شد و بعد جمع كردن موضوع چقدر نيرو برد!
در همين سخنراني اخير قم نيز كه بازتاب وسيعي داشت، ريشههاي اين نوع گزارشات غيركارشناسي كه بدون چك كردن به مراجع بالاتر رسيده به راحتي قابل مشاهده است. در جلسه دولت با جناب آقاي دكتر صحبت كردم و گفتم طرح اين بحثها به كشور آسيب ميرساند.
ايشان گفتند منظور من اين بوده كه مشكلات نظامهاي مالياتي، گمرك و بانك را بشكافم و قصد ديگري در كنار نبوده است. با اين حال وقتي بعدا به مطلب دقيق شدم، همان نگراني كه داشتم، بيشتر شد. اولا هيچ يك از روساي گمرك، ماليات و يا دخانيات از مسايل مطروحه با خبر نبودند و ايرادات اشاره شده جملگي قابل خدشه است.
به طور مثال همه ميدانند كه در حال حاضر واردات سيگار در كشور كاملا آزاد است و هيچ امتياز انحصاري به كسي داده نشده است. 21 شركت بزرگ و كوچك، بازار واردات رسمي سيگار ايران را در اختيار دارند و در سال 1386 حدود 300 ميليون يورو واردات داشتهاند. چطور ممكن است فردي براي گرفتن مجوز واردات سيگار كه هيچ مانعي هم براي آن وجود ندارد، حاضر باشد 5 ميليارد حق حساب بدهد؟! اين بحث منطقي به نظر نميرسد!
در طول اين دوره هر قدر من و بانك مركزي تلاش كرديم اين دوست صميمي و دوست داشتني مان جناب آقاي دكتر جهرمي را كه اخيرا از حوزه سياسي وارد فعاليتهاي اقتصادي شده، متقاعد كنيم كه چاپ اسكناس براي ايجاد اشتغال مفيد نيست، اماموفق نشديم.
آقای فرجامی ، معلوم شد شما بخاطر عقده کمبود سرگرمی است که به ناچار بر سر سخنان رئیس جمهور و آقای ازغدی می نشینید تا هر از چند گاهی دلی از عزا درآورید و چرندیات و یاوه های خود را به خورد مردم بدهید .
عجيب است كه از دست هيچ كس هم كاري ساخته نيست.
مصاحبه دانش جعفری رو نخوندم اما دقت نظر و نقطه نگاهتون برای انتخاب جملات جالب بود.
گفته های دانش جعفری رو نخوندم اما دقت نظر و نقطه نگاهتون در انتخاب جملات جالب بود.
سلام
ببخشيد درباره ي مطالب قبلي مي تونم نظر بدم؟ پستي كه درباره ي عقده ي كامنت نوشته بودين عالي بود. درباره ي حافظ هم مي خوام بگم همين پررمزوراز بودنش سبب شهرتش شده. به هر حال حافظ فقيه محترمي بوده و نمي شه تصورش كرد مست كنار جو با پياله افتاده. اين پستتون هم چون سياسي بود نخوندم ببخشيد!
شاد باشيد
خسته نباشي.ولي مساله اينه كه: الان اوضاع كشور مثل آبكشي شده كه هر كدوم از سوراخاشو بگشري،باز از هزار جا نشتي داره+متن كامل سخنراني رئيس جمهور تو قم رو ميشه تو اينترنت پيدا كرد؟
خسته نباشي.ولي مساله اينه كه: الان اوضاع كشور مثل آبكشي شده كه هر كدوم از سوراخاشو بگشري،باز از هزار جا نشتي داره+متن كامل سخنراني رئيس جمهور تو قم رو ميشه تو اينترنت پيدا كرد؟
آنچه در مورد یك فراافكنی بزرگ (یك جنگ) گفتی باید جدی گرفته شود. رسانه های آمریكایی بعد از مدتی سكوت دوباره حملات خود را علیه ایران شروع كرده اند. این رسانه ها به طرز عجیبی در مورد عدم محبوبیت احمدی نژاد در ایران سكوت كرده (و كم و بیش این تلقی را گسترش می دهند كه عموم ایرانیان احمدی نژاد را دوست دارند) و از طرف دیگر به شدت گفته های به دور از خرد احمدی نژاد در مورد ۱۱ سپتامبر را پوشش داده اند. بسیاری پیش بینی می كنند كه بوش به خاطر تقویت مك كین به ایران حمله كند. این حمله در نهایت به نفع مك كین، احمدی نژاد و اسراییل است. اسراییلی ها هم بسیار به ماندن احمدی نژاد امیدوارند تا بتوانند همچنان خود را مظلومانی در مقابل تندروهای ایرانی نشان دهند.
به نظر می رسد حمله به ایران به تندروهای هر طرف سود قابل توجهی خواهد رساند. تنها قربانی این وسط منافع ملی ماست!