نمیدونم چرا اینقدر باید هر مطلب صریح و واضح رو n دفعه تکرار کرد. اونم وقتی که یه مطلب رو اینترنت حی و حاضره و میشه m بار به اون مراجعه کرد! ولی فعلا گویا چارهای نیست. پس عجالتاً این چند نکته پایین رو مد نظر داشته باشید:
1-من کی از قالیباف حمایت کردم که اینهمه طرفدارهای دکتر معین اونو تو بوق میکنند؟ اگه منظور مقاله “در دفاع …” است که باید بگم تو اون مقاله هم به صراحت نوشته بودم من به قالیباف رای نمیدم و فقط حرف سر این بود که اگه نمیخوایم یه نفر رای بیاره از روشهای اخلاقی(هرچند تند) و دموکراتیک استفاده کنیم. تازه بعد هم – هرچند از دید عافیتطلبانه نوعی “خریت” محسوب میشد و برای من هیچ سودی نداشته و نخواهد داشت- رسما از هاشمی حمایت کردم.
2-بنده هیچ وابستگی و حتی ارتباطی با ستاد هیچ کس ندارم. تازه اگه داشتم هم هیچ مسالهای نبود و خودم اعلام میکردم. مگه الپر (که روابطمون با هم بد نیست) که رسما تو ستاد دکتر معینه و برای اون و علیه دیگرون تبلیغ میکنه، کار بدی میکنه؟
این دیگه چه جور روشییه که جواب استدلالهای من با ادعای “عضویت ستاد و پول گرفتن” داده میشه؟ یادتون میاد وقتی اکبر گنجی بر علیه جناح راست و کیهان مقاله مینوشت، شریعتمداری در جواب مینوشت “گنجی مادر خود را یکبار کتک زده”! و همیشه هم مدعیه که مخالفینش از خارج پول میگیرن؟ حالا کی بیشتر به شریعتمداری نزدیکتره؟ منی که خیلی روشن و واضح نظراتمو میگم یا…؟
3-دوستان طرفدار معین میگن گذشتهها گذشته و آدما تغییر میکنن در نتیجه از این حرفا که معین دهه 60 و هفتاد چه کرده، نمیشه تحلیل درستی برای آینده ارائه داد. به خدا راست میگن. منم حرفم همین بود. توی همین مقاله هم نوشتهام :” من خود به شخصه هیچ علاقهای به یادآوری گذشتهها نداشته و به “ایجاب” بیش از “سلب” معتقدم و فکر میکنم چون در گذشته شرایط با امروز فرق داشته است و اصولا هر شرایطی محصول مولفههای اجتماعی، سیاسی، بینالمللی و… بیشماری است که آنها را به هیچ عنوان نمیتوان بازتولید کرد، در نتیجه باید از قضاوت پرهیز کرد.”
اما چطوره که هاشمی حق تغییر نداره ولی معین داره؟ چطوره که قالیباف نمیتونه تغییر کنه ولی معین میتونه؟ بابا یه بام و دو هوا که نمیشه!
میخواین باور کنین نمیخواین نکنین. ولی من نه به افشاگری معتقدم و نه قصد همچین کاری داشتم. معین رو هم خیلی دوست دارم ولی بالاخره باید یه جایی به دوستان فهموند که روششون درست نیست و دیگرون هم میتونند از روشهای اونا استفاده کنند.
زبونم لال نمیخوام خودم رو با کسی مقایسه کنم؛ ولی یه سوال دارم:
— اگه من واقعا فکر کنم رای آوردن معین بدتر از رای آوردن هاشمیه؛ مجازم ده درصد کارهایی رو که گنجی علیه هاشمی انجام داد، علیه معین انجام بدم؟
عزيز جان،
يادداشتی که نوشتهای به نظر من ايراد دارد و میتوان در استدلالهایاش خدشه کرد. اين کار را هم در جوی عصبی نمیشود انجام داد. وانگهی در نوشتهی قبلیات هم با صدای بلند اعلام کردهای که به هاشمی رأی میدهی. اگر فرصتی فراهم شد همين امشب يا فردا شايد يادداشتی نوشتم و ايراداتاش را از نظر خودم گفتم. اما صادقانه بگويم که استدلالهايی که در این مطلب سوزن و جوالدوزت آمده است، نه قانعکننده و قوی هستند و نه مواضع مقابل را درست تقويت میکنند.
مسألهی اساسی هم الآن نقد اصلاحطلبان نيست. نقد اصلاحطلبان يک پروسهی طولانی است که خيلی وقت است شروع شده (شما از حجارياناش شروع کن) و هنوز هم ادامه دارد و بايد هم ادامه پيدا کند. اما نقد هاشمی يا قاليباف کجاست؟ نقد منطقی و سنجيده میگويم، نه نقد عصبی.
بماند. قصه سر دراز دارد. اما عجالتاً بگويم که رأیات برای من يکی پذيرفتنی نيست، هر چند نوشتهات دربارهی قاليباف را خيلی پسنديدم.
با مهر،
داريوش
سلام. محمود عزیز، به نظرم شاید کمی عصبانی هستی، نه که بگویم تصمیمت را از روی عصبانیت گرفته ای، نمی دانم، اگر واقعا فکر می کنی که از جنس کارهایی که می گویی گنجی برای هاشمی کرد، شما هم برای معین داری بسم الله، این گوی و این میدان. حداقل معین اگر کاری کرده باشد هاشا نمی کند، یا می گوید صحیح بوده و از آن دفاع می کند و یا به راحتی اشتباهش را می پذیرد. آیا واقعا چنین چیزی را در آقای قالیباف و یا آقای هاشمی می بینی؟ امیدوارم که در نهایت کسی که واقعا برای آینده ایران بهتر باشد از این معرکه بیرون بیاید. موفق باشی.
آفرین بر این عقل و خرد و آفرین بر این حقگویی و حقخواهی. هر چه فکر میکنم کمتر چنین رفتاری را بین آدمهای سیاسی از هر دو جناح سراغ دارم. واقعاً اخلاق و انصاف گمشدهی عرصهی سیاست ما است.
dunno what to say ..
ditto
phentermine
nail design
banana allergy
banana allergy