برادرم مجید، مهندس عمران است و در مشهد چند سالیست که در کار ساختمان است. خیلی دوست داشتم دربارهی آن مطلب "مقایسه مهندس و افغانی" از یک نفر که از نزدیک با افغانیها کار کرده باشد نظر بخواهم. دیدم کی بهتر از همین مجیدآقای خودمان که هم مهندس است و هم با کارگرهای ایرانی و افغانی زیادی کار کرده و هم همشهری همان دوستانِ "مهندس و افغانی" چاپکن است.
از مجید خواهش کردم مطلبی در این رابطه بنویسد. هی امروز و فردا کرد و ننوشت که البته با توجه به اینکه میدانم چند پروژهی سنگین ساختمانی دست دارد و شبها هم دیر به خانهاش میرود، دور از انتظار نبود. امروز دیدم ایمیلی زده و گویا بیشتر به خاطر اینکه دیده چندبار مطلب کذا در ایمیلهای گروهی به دستش رسیده، مطلب دقیقتری در این باره نوشتهاست. بخوانید:
این مطلب "مقایسه افغانی و مهندس" رو که در این ویلاگ دیدم چندان برام جالب نبود و توجهی با آن نکردم اما پس از چند روز ایمیلی از یکی از دوستان دریافت کردم که همین مقایسه رو به عنوان یک مطلب طنز برای من ارسال کرده بود . از این ایمیل هایی که همه به هم Forward می کنند . شاید حدود 5 مرتبه به صورت گروهی Forward شده بود برای همین لازم دیدیم یک کمی در مورد افغانی ها با توجه به شناختی که از آنها دارم بنویسم .
من در مشهد در بخش ساخت و ساز مسغول هستم و شاید نیمی از عوامل اجرایی رو در شهر مشهد افغانی ها تشکیل می دهند . بیشتر پیمانکاران و مالکان (در کارهای کوچک) راغب به استفاده از کارگران افغانی هستند .
اما کار کردن با افغانی ها به همین سادگی ها نیست . سه مشکل بزرگ وجود دارد : قانون کار ، اداره بیمه و بی هویت بودن برخی کارگران .
اداره کار به شدت با استفاده از کارگران فاقد مجوز کار برخورد می کند . اکثر غریب به اتفاق کارگران افغانی نیز فاقد مجوز کار هستند . جهت اطلاع اینکه جهت هر روز کار کارگر فاقد مجوز در مرتبه اول 35000 تومان کارفرما جریمه می شود ، در مرتبه دوم روزی حدود 90000 هزار تومان جریمه و در مرتبه سوم مشمول زندان برای کارفرما می شود . که واقعا جریمه سنگینی است . بیمه حوادث ساختمان و تامین اجتماعی نیز شامل کارگران افغانی نمی شود و اگر در حادثه ای کارگر افغانی آسیب ببیند کارگر افغانی شامل هیچ گونه بیمه نمی شود و کارفرمای آن کارگر بایستی تمام هزینه های درمانی را بپردازد و اگر کارگر فوت کند باید تمام دیه را کارفرما از جیب بپردازد . ضمن انکه در کنار این موارد کارفرما به دادگاه معرفی می شود تا مطابق قانون کار جریمه نیز پرداخت کند . سوم ب هویت بودن کارگران افغانی که از همه مشکل تر است . اغلب کارگران افغانی فقط نام خود را اعلام می کنند و نام خانوادگی شان بر اساس شرایط اطراف اعلام می شود . اکثرا از فامیل هایی چون " محمدی" ، "روحانی" و … استفاده می کنند . حال اگر یک کارگر افغانی تخلفی بکند یا کاری را نیمه کاره رها کند و موبایلش را هم جواب ندهد به هیچ روشی قابل دسترسی نیست .
اما سوال این است که چرا با وجود این مشکلات باز هم همه ترجیح می دهند از کارگر افغانی استفاده کنند؟ چرا با وجود این همه کارگر بیکار هموطن و بعضا نیازمند باز هم پیمانکاران و مالکان به بکارگیری افغانی ها راغب ترند ؟
یک جواب مشخص و ساده اینکه " افغانی ها خیلی بهتر کار می کنند " .
کارگران افغانی بدون غل و غش کار می کنند و روزی خود را حلال می کنند . در حضور کارفرما همانطوری کار می کنند که در نبود او کار می کنند . الیته این بدان معنب نیست که تمام افغانی ها خوبند و هیچ عیبی ندارند . در بین آنها هم آدم هایی ناسالم پیدا می شود اما با توجه به نوع کار و سطح آن طبیعی است . مهم آن است که اکثریت مهاجرین افغانی آدم های سالم و به اصطلاح حلال خور هستند . به ویژه مهاجرین شمال افغانستان که افراد دقیق و تیزبینی هستند و اکثرا به مشاغل فنی تر و بعضا هنری (در ساختمان سازی) مشغولند .
مجموعا مقایسه مهندس و افغانی و زیر سوال بردن این افراد زحمت کش نشان از بی اطلاعی نویسنده آن مطلب طنز دارد .
مجید فرجامی، مهندس عمران
عجب برادر خشنی!
قشنگ با خودتون فرق می کنه لحن نوشتنشون!
کاملا درست و منطقی نوشتن. منهم با وجود اینکه فقط یکسال در کار ساختمان بودم آنهم ده سال پیش، ولی همان موقع هم کارگر افغانی بسیار بهتر از نوع ایرانی مخصوصا هموطنان یک خطه خاص از جنوب غربی کشور بودند. کم کاری نمی کردند. حس مسولیت داشتند و قانع بودند. منهم سعی می کردم محترمانه برخورد کنم و تا آنجا که میتوانم کمکشان کنم. در آخر هم گفتند آقای مهندس شما خیلی آدم خوبی هستی! معلوم شد که بقیه چی بوده اند که ما خوبشون بودیم!
تو آخرش به سمت دبير کلی افغانی های مقيم تهران منسوب ميشی…ببين کی گفتم!:)
آغا يا خانم محترم شراگيم ! اولاْ از اسم بی قافيه تان معلومه که از همين قماش های با شخصيت کوچه و بازار باشی. ثانياْ هيچگاهی به خود اين اجازه را نده که به آن افرادی که دست مايه رنج شان در بر و در پای توست. زحمات صادقانه شان در پارک های که تو در آن از لطافت نسیم اش لذت میبری گنجانیده شده. و صحت مندی که تو در آن به سرمیبری در نتیجه یی پاک کردن کثافات جوی های دم دروازه توست که توسط یک افغانی به تو هدیه شده. پس به پستی و حقارت فکر پوسيده يی خود بخند نه به آقای مهندس