در روزهای اخیر چند جا دیده ام که نیک آهنگ کوثر به ابراهیم نبوی متلک انداخته که می خواهد مردم را به پای صندوق های رای بکشاند. من با نبوی مخالفم، یعنی در حقیقت با استدلالش مخالفم، ولی واقعا تعجب می کنم نیکان که سابقه رفاقت با داور را دارد و علاوه بر همکاری های قدیمی، الان هم با او در روز آنلاین و رادیوزمانه همکار است، چطور می تواند او را اینطوری مسخره کند:
انجمن بوقچیها بازنشسته اصلاحطلبان خارج از کشور راهاندازی میشود. این گروه از روزنامهنگاران که موقع هر انتخابات اندکی گلوی مبارک را پاره میکنند تا از مردم بخواهند به اصلاحطلبان رای بدهند، و مردم هم خیلی خوب به حرف و تحلیل این بازنشستگان عزیز توجه میکنند و رای نمیدهند، تصمیم گرفتند خود را بازنشسته اعلام کنند تا حد اقل از مزایای بازنشستگی در کشورهای اروپایی استفاده نمایند. (رادیو زمانه)
از کلیه روزنامهنگاران متعهد خارج از کشور که به عنوان مشوق و “ممد بوقی” مردم را تشویق به حضور در انتخابات و رای دادن به فسیلهای اصلاحات کرده، قدردانی میشود. امید است عزیزان یادشان باشد که روزنامهنگار، با بوقچی کاملا متفاوت است… البته وقتی سن من نوعی به ۵۰-۶۰ میرسد، نمیتوانم تحلیلی به کار ببرم که مجموعه جوان زیر ۳۰ را اندکی هیجانی کند. میتواند؟ (وبلاگ نیک آهنگ)
اینها به نظر من نیش طنز نیست، نیشتر مسخره کردن است، به خصوص به کسی که مطابق مرامش کوششی کرده ولی شکست خورده و طبعا دلشکسته شده. گه گاهی یک عذرخواهی ساده ولی صمیمی، یا حتی یک ماستمالیزاسیون در حد اینکه “منظورم شما نبودید” می تواند خیلی انسانی تر و متمدنانه تر از صدها یادداشت باشد.