مقامات امنیتی و قضایی ذیربط در ایران
چند روزی از توقیف طنزنویس پرمخاطب ایرانی، محمدرضا عالیپیام (آقای هالو) میگذرد. توقیفی که احتمالا دلیلی ندارد جز اشعار انتقادی طنزآمیز وی که غالبا چون از دردهای مردم گفته بر دلهای آنها نشسته و هواخواهان زیادی یافته است. طنزآوری با مضمون دردهای اجتماعی مردم، سنتی است که با داشتن ریشه هایی قوی در ادبیات کلاسیک ایران و به خصوص آثار انتقادی عبید زاکانی، از آغاز عصر مشروطه و با بزرگانی چون آخوندزاده، صابر، دهخدا، عظیمزاده، نسیم شمال و عشقی و دهها طنزنویس و کاریکاتوریست مردمی به راه افتاد، بر حرکتهای اجتماعی تاثیر گذاشت و تا به امروز ادامه یافته است. طنز جز با دو عنصر خنده و انتقاد جان نمیگیرد و انتقاد همیشه برای عدهای ناخوشآیند است. از انتقاد میتوان عبرت گرفت یا نگرفت و دلگیر شد، اما آزار و اذیت کسانی که آنچه در جامعه جریان دارد را با شوخطبعی مینمایانند، محکوم است. طنزپرداز هم البته انسان است و در معرض خطا، حتی خطایی قابل تعقیب؛ اما حقوق شهروندی او ایجاب میکند که هر اتهامی را در یک روال قانونی و در دادگاه صالحه پاسخ گوید نه طی دستگیریهایی نظیر آنچه بر آقای عالیپیام گذشته است. ما جمعی از طنزنویسان و کارتونیستهای ایرانی و افغان، دستگیری محمدرضا عالیپیام را شدیدا محکوم کرده و خواهان آزادی فوری وی هستیم.
ابراهیم نبوی، هادی خرسندی، توکا نیستانی، نیکآهنگ کوثر، مانا نیستانی، ف.م. سخن، یما ناشر یکمنش، عبدالقادر بلوچ، علیرضا رضایی، شکرالله شیون، مرتضی خسروی، احسان الله سلام، حمیدالله عبیدی، محمود فرجامی