این روزها با دقت حرفها و کارهای روحانی را دنبال میکنم. فارغ از ماجرای هستهای که مهمترین وعدهی او بود و تماما عملی کرد، واکنش تندش و ایستادگیاش در مقابل رد صلاحیتها هم کمنظیر بود. با اینکه رسما نامزد اول اصلاحطلبان نبوده و نیست، صراحتا به پایگاه میلیونی آنها اشاره کرد. پایان ماجرا هرچهکه باشد، تاالان نه فقط جلوی شورای نگهبان ایستاده که عملا در تقابل با رهبر جمهوری اسلامی هم صحبت کرد…
چند نفر از بهترین وزرای تاریخ جمهوری اسلامی، نظیر زنگنه و ظریف را بکار گرفته و با تمام قوا دارند کار میکنند که گند و گه عظیم دولت پاکدست را جمع کنند. ماجرای ملوانان آمریکایی را که به سادگی میتوانست به بحران تبدیل شود به راحتی جمع کرد. در اوج کشمکشها بودجهی سپاه را در برنامهی سال آینده کم کرده است. اصولا چیزی بنام برنامهی بودجه را زنده کرده است. بجای نفت صد و پنجاه دلاری با نفت بیست و پنج دلاری دارد کشور را اداره می کند…
در ایتالیا با او و هیات همراهش مثل رهبران و روسای مهمترین کشورها برخورد کردند. به دیدار پاپ رفت… و در همهی این دیدارها مثل یک سیاستمدار متشخص که نمایندهی ملتی محترم و بافرهنگ است سخن گفت (فراموش نکنید داریم از جانشین احمدینژاد حرف میزنیم!). صدها قرارداد تجاری و سیاسی امضا شد و … آه بله، روی چند مجسمه و تابلو به احترام او پوشانده شد. مسالهای که برای بعضی هموطنان ما به فاجعه تبدیل شده! چرا؟ چون چند نشریه ایتالیایی به آن واکنش نشان دادهاند. خطشان چیست؟ مخالف دولت و حزب حاکم. به ما چه ربطی دارد؟ هیچی. البته نه کاملا، چون اگر از این سو نگاه کنیم -اگر اهمیتی داشته باشد -حتی می تواند خوشحال کننده باشد: یا هیات ایرانی ایتالیاییها را مجبور به این کار کرده که این نشان از اهمیت سفرشان و نفوذ آنها دارد و یا -آن طور که خبرها میگویند- خود ایتالیاییها داوطلبانه این کار را کردهاند که نشان از شعور آنها در احترام به مهمانان ایرانیشان دارد. احتمالا درک ایننکته که یک روحانی شیعه و جمعی مسلمان از یک رژیم اسلامی خوش نخواهند داشت از کنار مجسمههای برهنه رد شوند، در ایتالیا زیاد سخت نبوده اگر در ایران هنوز سخت است!
سوالی که بد نیست گاهی از خودمان بپرسیم این است که اصولا ما از کسی که انتخابش میکنیم چه انتظاری داریم؟ چکار باید بکند که ما راضی شویم و اگر انتقاد از جزء جز دولت حق ماست و مفید به حال همه، آیا تشویق و پشتیبانی هم جایی و فایدهای در این میان دارد؟ حالا که آنطرفیها بیکار نبودهاند و با های و هوی برای برگزاری مسابقهی کاریکاتور دربارهی هولوکاست، سنگ بعدی را به دنبال سنگ آتش زدن سفارت به چاه انداختهاند تا روحانی مجبور شود در اروپا هم صدعاقل را روانهی درآوردنش کند… بد نبود ما هم بیکار نمینشستیم، دست کم در این حد که از خود بپرسیم خود ما اگر رییسجمهور بودیم چه میکردیم و چه انتظاری داشتیم؟
سلام
یکم متعصبانه نگاه نکن به قضیه.
با نفت 20 دلاری کشور را اداره نمیکنه. والا هر روز آب و برق و گاز و … را گرون میکنه. رایانه هم که ارزشش شده 15 تومن نه 45 تومن. تا جایی که میتونن فشار روی مردم را دارن زیاد میکنن.
شهرداری هر سال 1 بار قبض عوارض راهی خونه ها میکرد الان هر دو ماه.
بقیه متن هم نخوندم چون از ابتدای متن مشخصه که متعصبانه داری می نویسی.
موفق باشی