گاهی وقاحت چنان عظیم است که آدم را از اعتراض به سکوت میکشاند. یعنی آدم میماند که در مقابل این حجم عظیم از بیشرمی چه بگوید. معمولا این وضعیت وقتی پیش میآید که طرفِ خطاکار بجای شرمندگی یا سکوت یا حتی انکار تبدیل به طلبکار شده باشد، و شدت آن نسبت مستقیم دارد با میزانی که خطا به سمت جنایاتی بزرگ میل کند. یک نمونهی داخلیاش وقتی که آن سردار حجیم اسلام در اوج سرکوب، شکنجه و حتی کشتار معترضان به تقلبات و تخلفات انتخاباتی، به امام زمان رنجنامه می نوشت و اگر سوادش قد میداد و مظنهی بازار دستش بود لابد یادآر ز شمع مرده یادآر را هم فیالمجلس استعمال میکرد.
نمونهی حی و حاضر بینالمللی، همین ماجرای سوریه است که در چنان مقیاس مخوفیست که از سکوت رد شده به افسردگی میرسد: ترکیه که ورود -احتمالا اشتباهی- یک هواپیمای نظامی روسیه به حریم هواییاش را برنمیتابد و آن را سرنگون میکند (و البته بعد به غلطکردم میافتد) کردها را در شمال سوریه بمباران میکند چون «حق خود»ش میداند که از امنیت مرزهایش حفاظت کند(؟). عربستان که با جدیدترین سلاحهای پیشرفته آمریکایی و فرانسوی و بریتانیایی مردم یمن را به جرم نخواستن رییسجمهوری که در انتخابات یکنفره جای رییس قبلی نشست بمباران میکند، برای اسد خط و نشان میکشد که چون به «خواست مردم» سوریه تن نمیدهد بزودی با سلاح و سرباز به سوریه حمله خواهد کرد. احتمالا «مردم» در سوریه موجوداتی هستند که اگر حکومتی را نخواهند نه فقط خودشان حق نبرد مسلحانه دارند بلکه تروریستها از همه جای عالم باید به آنها بهعنف کمک کنند، بعد اگر افاقه نکرد رژیم سعودی – که هم خیلی مردمی است و هم با مخالفان غیر مسلحش ۴۷ تا ۴۷ تا باب گفتگو را باز میکند- وظیفه دارد به کمک آنها بشتابد.
جالبتر آنکه همزمان روسیه متهم است که در امور داخلی سوریه دخالت میکند آنهم در حالی که اصولا در وقایع اخیر، سابقه حضور نظامی روسیه بسیار کمتر از سابقه حضور نظامی ترکیه و آمریکاست. اسناد و مدارک غیرقابل انکاری که بعضی رسانهها و مقامات مستقل ترکیه (همگی در زندان و یا تخت تعقیب) منتشر کردند نشان میدهد نه فقط نفرات بلکه ادوات نظامی سنگین از مرزهای ترکیه و با اطلاع و پشتیبانی مقامات ترک به سوریه و برای داعش منتقل شدند. حمایت مالی و رسانهای عربستان و قطر که بماناد.
اصولا جنایتی قابل تصور نیست که داعش و مجموعه گروهکهای سَلفی مشابه آن (که من به آنها «آدمخواران» لقب دادم و ظاهرا مقبول افتاده) انجام نداده باشند: آدمکشی، نسلکشی، بردهداری سازمانیافته، تجاوز سیستماتیک به زنان و کودکان، نابودی آثار تمدن، تروریسم جهانی، نبش قبر و اهانت به مقدسات تمام ادیان و مذاهب، سواستفاده از کودکان، حمله شیمیایی، فوتبال با سرهای بریده…، اما در مقابل چنین جنایتهای مدهشی همچنان به «جنایات رژیم اسد» اشاره میشود. البته که رژیم اسد قابل دفاع نیست و چه بهتر که در ساختاری دموکراتیک عوض شود اما… حالمان خوب است؟! قرار بوده ترکیه و قطر و عربستان و اوباش منطقهای نظیر اینها گاندی و ماندلا برای سوریه بیاورند؟ آدمخواران که بماند.
عدهای هم میگویند اسد اگر همان روزهای اول که صدای اعتراضات بلند شد مودبانه چمدانش را میبست و میرفت کار به اینجا نمیکشید (در ایران معمولا این عده همان عده هستند که میگویند اگر شاه ایران زود وا نمیداد و نمیرفت رژیم اسلامی علم نمیشد و آن همه فجایع اتفاق نمیافتاد!). اینها معمولا از مخالفان صلحطلب اسد حرف میزنند که کسی تا کنون علایم حیاتی از آنها ندیده ولی گفته میشود در شرایط گلخانهای در بعضی هتلهای ترکیه نگهداری میشوند. نمایندههای اینها در مذاکرات صلح اخیر در ژنو در صلحطلبی یکپا گاندی است، البته با یک جابجایی مثبت و منفی! احتمالا با احتساب همان مثبت و منفی هزار تن سلاح شیمیایی ناب را که در معیت یکی از قویترین ارتشهای خاورمیانه قرار بود اسد به امان خدا رها کند، همینها به مصارف شدیدا صلحدوستانه میرساندند.
متهم بودن ایران هم جالب است. اینکه جمهوری اسلامی فلان است و رهبرش بهمان و سپاهش بیسار البته بحثیاست مهم و جدی، اما جدا و مربوط به ما ایرانیها. هر رژیمی که در ایران باشد وقتی ببیند متحد اصلیاش در منطقه و مهمترین سنگرش در برابر دشمن اصلیاش در دنیا (اسراییل) در حال فروپاشی است چه میکند؟ تازه اینها را بگذارید در کنار جنگ مذهبی و فرقهای که در صورت پیشروی آدمخواران تازه میتوانست شروع شود و به فاجعه ختم: تصور کنید «مردم» مورد نظر حرم زینب را تصرف کردهاند و با فیلمسازان حرفهای(خاکبرسر)شان فیلمی از نبش قبر و حتی بیحرمتیهای بدتر ساخته و پخش کردهاند… اگر صدها هزار شیعه خشمگین ایرانی به سمت عراق راه میافتادند و با صدهاهزار عراقی در عرض چند روز خود را به سوریه میرساندند چه میشد؟
نیروهای نظامی ایرانی و سوریه به دعوت حکومت قانونی سوریه به کمک نیروی نظامی این کشور در مقابله با مشتی تروریست و آدمکش رفتهاند، کجای این کار جنایت یا حتی غیرقانونی است؟ چطور اگر آمریکا و انگلیس همینکار را با هزار جور قلدری و دخالت در امور داخلی در افغانستان و عراق بکنند اشکالی ندارد و حتی باید موجب قدردانی بین المللی هم بشود اما دیگران نباید بکنند؟ بماند که دهها و صدها سند از جنایات جنگی و شکنجه زندانیان توسط همین نیروهای غربی وجود دارد اما تا بحال یک سند از کارهای مشابه ایرانیها و روسها در سوریه افشا نشده. و یا کدام کار حزبالله لبنان شبیه داعش و سایر دستپروردههای پول نفت و فکر فسیل شیوخ منطقه است که هر وقت قرار است داعش و ماعش محکوم شوند اسم حزبالله هم کنار آنها میآید؟
از اینها اسفبارتر آن دسته از نهادهای حقوقبشری هستند که تا همین چند ماه پیش که آدمخواران سلفی دهها هزار نفر را به فجیعترین وجه کشتند یا به انواع بردگی گرفتند، زمزمههای آرامی به اعتراض سر میدادند اما حالا که آن جنایتکارها مجبور به عقبنشینی شدند نعرههایی گلودَر سر میدهند که بمبهای روسی هوشمند نیستند.
خلاصهی وضعیت امروز در منطقهی ما را شاید بتوان در سیمای وزیر امور خارجه سعودی دید، آن زمان که ایران را از دخالت در امور سایرکشورها باز میدارد اما نیروهای نظامی کشورش بمب خوشهای بر سر مردم یمن میریزند و بمبافکن برای نابودشدن توسط جنگندههای روسی به ترکیه میفرستد: پول داشته باش، با آمریکا ببند، سلاح بگیر، قلدری کن، تقصیرها را گردن مقصر همیشگی بینداز، رسانهها را شارژ کن، ناکام شو… و بالعکس: رسانهها را شارژ کن، تقصیرها را گردن مقصر همیشگی بینداز، قلدری کن، سلاح بگیر…!
Previous Article
فاجعهی مجسمه!
Next Article
جنگ در هر صورت بد است .
چه آغازگرش داعش باشه چه سوريه چه عربستان چه امريكا.
بحث سر انتخاب دوست در دنياست. كي ميتونه بگه امريكا خوبه يا روسيه؟ آيا باج دادن بده؟ يا فقط به غرب باج دادن بده به شرق و جنوب شرقي باج دادن خوبه؟!
بحث سره اينه كه چرا متحد ايران در منطقه بايد يك ديكتاتور مثه بشار اسد باشه تا زمان جنگ ايران واقعا مجبور باشه كه ازش حمايت كنه تا صدمه اي به مرزهاي خودش نرسه!
شما تو این منطقه غیر از دیکتاتور چیزی میبینید که ایران باهاش متحد بشه م -گیلان عزیز ،این دیگه ایراد بنی اسرائیلیه ، به نظرم اگه منافع ملی ایجاب کنه باید با دیکتاتور هم متحد شد ،همانطور که تمام کشورهای اروپایی و دموکراتیک ، با دیکتاتورترین و عقب مانده ترین رژیمهای منطقه ما متحد استراتژیک هستند ،و داستان این منطقه به نفع اروپایی و آمریکایی دموکرات که اینجوری باشه ،با جمهوری اسلامی هم مشکلش به خاطر دموکرات نبودن ، یا حقوق بشر نیست ،فقط منافع شون با دوستی با ایران در یک راستا نیست ،شاید چند ساله دیگه با ایران هم با همین وضعیت داداش شن ….
قدرت طنز بي نظيرتان نه تنها در ترجمه كتاب بي شعوري بشدت رخ مي نمايد،كه در نوشتارهاي معمول و وبلاگ نويسي هايتان هم به وضوح پيداست…
تحليل هم عالي بود!
چه از نظر يك مدافع دولتي و چه از ديد يك منتقد اساسي به سياست هاي جمهوري اسلامي