واکنشها به مطلب قبلی من دربارهی آقای کروبی و فیلمش خیلی بیشتر و تندتر از آنی بود که فکر می کردم. تا به حال در کامنتدونی سایت خودم، سایت بالاترین و سایت آینده (که همینجوری و بدون ذکر منبع برداشتهاند این مطلب را با نام من آنجا منتشر کردهاند) بیش از دویست نظر را خواندهام که بیاغراق 90 درصد آنها فحش و ناسزا بوده. من با ناسزاگوهایی که اوج دلاوریشان کامنت توهینآمیز ناشناس گذاشتن برای کسیست که سالها با نام واقعی خودش وبلاگ می نویسد و در داخل ایران هم زندگی میکند کاری ندارم. به خصوص آنهایی که مشخص است حتی نوشته را هم درست نخواندهاند. اینها برای من در حکم کسانی هستند که زنگ درخانهی مردم را میزنند و فرار میکنند. اما نظر بقیه، چه موافق و چه مخالف برایم مهم است و برای آنها این چند توضیح را مینویسم که امیدوارم مثل یک جوابیه یا توضیح رسمی در همه جاهایی که نوشته قبلیام بازتاب داشت، منتشر شود:
1- من به هیچ عنوان به آقای کروبی یا اطرافیان آنها توهینی نکردهام. نوشته من بدون هیچ تغییری حی و حاضر است. اگر کلمهی مزخرف را هم به کار بردم در توصیف فیلم بود. در تمام نوشتهی من آقای کروبی با الفاظی نظیر "آقای کروبی… آقای کروبی عزیز… کروبی عزیز…" همراه بود. این چه کاریست که بعضیها یاد گرفتهاند یا از نقدی خوششان نیامد به آن انگ "توهینآمیز" بزنند؟
2- ایراد شایع این بود که من تزویر میکنم که میگویم تا پیش از دیدن این فیلم طرفدار کروبی بودم و بعدا نظرم عوض شده. من یکی از سرسختترین مدافعان کروبی در میان سیل تخریبها بودهام و هستم. اشکال خیلیها که با لینک از بالاترین و فیسبوک و اینطور جاها برای اولین بار به وبلاگ من میآیند این است که فقط بر اساس یک مطلب (و آن هم معمولا نیمه خوانده) قضاوت میکنند. کافیست که فقط به صفحه اول سایت شخصی من (debsh.com) بروید و ببینید من قبل از این از تخریبها علیه کروبی گله و شکایت کردهام یا نه. گذشته از این دهها و بلکه صدها نفر از خوانندگان وبلاگ من، دوستان و همکارانی هستند که در خارج از فضای وب با هم مراوده داریم. اگر دروغ میگویم یکی از آنها اعلام کند. و باز بالاتر از اینها میتوانم افراد صاحبنام و اهل رسانهای نظیر محمدحسین خوشوقت، فواد صادقی، ابراهیم نبوی و حتی همین آقای محمدعلی ابطحی را شاهد بگیرم که من چه صادقانه از کروبی دفاع میکردم و از دوستان طرفدار موسوی خواهش می کردم مبادا یکوقت به خاطر حمایت از موسوی، کروبی را به چالش بکشند. حتی با یکی دو تا از دوستان صاحب رسانه بحثها تندی هم داشتم. هنوز هم نظرم همانست و با هرگونه تخریب و زیر سوال بردن کروبی در شرایط فعلی مخالفم، جز اینکه به کروبی رای نمی دهم.
3- مطلقا، مطلقا، مطلقا من اطرافیان آقای کروبی را زیر سوال نبردم. این را برای به دست آوردن دل طرفداران آقای کروبی نمینویسم، برای احترام به عقیده و مرام خودم می نویسم. بیشترین دلیلی که من برای رای دادم به آقای کروبی داشتم اتفاقا همین اطرافیان بود. گمان نمیکنم هیچکدام از شما به اندازهی من به کرباسچی احترام بگذارید. باز همان دوستانی که من را از نزدیک می شناسند میتوانند گواهی دهند که من نه تنها کرباسچی را یک مدیر درجه یک اجرایی می دانم بلکه یکی از معدود معماران فرهنگی روشنفکر در کل نظام جمهوری اسلامی محسوب میکنم. ساختن فرهنگسراها و برداشتن دیوار پارکها و کشیدن نقاشیهای دلانگیز و غیرباسمهای بر در و دیوار شهر به حرف ساده میآید… مهاجرانی هم همینطور. او بهترین دوران وزارت فرهنگ و ارشاد در ج.ا.ا. را ساخت… یا دکتر نیلی که انصافا یکی از بهترین و کاردانترین اقتصاددانان ایران است… حرف زیاد است دراینباره که شرح و بیانش بماند برای بعد. همینقدر گفتم که سوتفاهم نشود. منتها حرف من این بود که با دیدن این فیلم که همهچیز در آن به نحو حیرتآوری غلط چیده شده بود من به این فکر افتادم که خوب بودن و حتی کارآمد بودن ملاک کافی نیست. لازم هست ولی کافی نیست.
4- نمی خواهم روی مصادیق زوم کنم ولی چون زیاد در اینباره نظرات سوتفاهمآلود داده شد بهتر است همینجا توضیح بیشتری بدهم. ببینید دوستان؛ به یک مساله توجه کنید: من بر خلاف خیلیها نمیگویم که مثلا اشکهای کرباسچی دروغ بود بلکه حاضرم قسم بخورم این مدیر لایق هزار بار بیشتر از آدمهای بیکفایتی مثل (…) که پول مردم را به اسم اصولگرایی و سادهزیستی حیف و میل می کنند و فریاد آی دزد آی دزدشان بلند است؛ دلش به حال فقرا میسوزد. یا مثلا زندگی خصوصی آقای مهاجرانی و خانم کدیور مطلقا به ما ربطی ندارد. من میگویم چیدمان اشتباه بود و مطمئنم این فیلم صدها هزار رای از کروبی ریخت. البته این بخش دیگر چندان ربطی به من ندارد ولی باور کنید ایران بزرگتر از وبلاگستان فارسی و بالاترین است و برای خود شما هم خوب نیست که کل یک فیلم که قویترین رسانه کروبی –با چند میلیون مخاطب- در کل ایران بوده را با "اون متلکی که ابطحی به هالهی نور انداخت" بسنجید!
5- خیلیها نظر دادند که تو چقدر دمدمی مزاجی که با دیدن یک فیلم نظرت عوض شده. عجبا! فضیل ایاز یک آیه شنید زندگیاش را تغییر داد ما حق نداریم با دیدن یک فیلم نظرمان عوض شود؟! خب اگر فیلم برای شناختن و تصمیمگیری بهتر ساخته نمیشود برای چی ساخته میشود؟ البته این را هم بگویم که اینطور هم نبود که من برای گفتگو و بهتر شناختن آقای کروبی و اطرافیان ایشان هیچ کاری نکرده باشم. باز همین آقای ابطحی شاهد است که من به نمایندگی از چند نویسنده و روزنامهنگار دیگر چند ماه است تقاضای دیدار و گفتگوی مستقیم با آقای کروبی و یا یکی از مشاوران مهم ایشان را دادهام و هیچ جوابی نیامده. خدا شاهد است که من برای ساسی مانکن هم به اندازهی خودم و خانوادهام حق شهروندی و حرمت انسانی قائلم ولی وقتی میبینم برای یک عده نویسنده و خبرنگار شناخته شده، جناب آقای ابطحی به اندازه ساسی مانکن ارزش قائل نیست چه کار میتوانم بکنم؟ خب مینشینم مثل بقیه مردم فیلم انتخاباتی میبینم و به اندازه فهم و شعورم برداشت میکنم.
———————-
ادامه توضیحات در یاداشت بعدی…
نوشته پیشینت هر چه بود با این دفاع از خود بیهوده خرابش کردی. مگر زبانم لال زبانم لال میخواهی برای خودت رای بگیری و رییس جمهور یا وزیر بشوی که اینهمه از خود دفاع میکنی و به رهگذران عزیز میتازی.
من نوشته قبلی رو خونده بودم و به نظرم نقد خوبی بود. ولی من مقصر اصلی رو افخمی میدونم که فیلمسازی بلد نیست و از اون مصاحبه کرباسچی و کروبی که قسمتای خیلی خوبی داشت اون قسمت گریه رو انتخاب کرده بود که بدسلیقگی محضه. البته قطعا همهشون فیلم رو دیدن و نظر دادن ولی مسئول ساخت فیلم افخمی بوده. به نظرم فیلم نکات مثبتم داشت، همین که برای اولین بار از صداسیمای ج.ا واژه های حجاب اجباری یا هاله نور رو میشنویم به نظر من خیلی خوبه.
با بخش های اول مطلب که پوزش از این و آن و عرض ادب به این و آن بود کاری ندارم
با این هم کاری ندارم که به کسانی تاخته اید که نخوانده نظر می دهند و فحش می دهند و این حرف ها
شما به عنوان یک وبلاگ نویس حالا به قولی سرشناس
به عنوان یک نویسنده که حالا افتخار نوشتن نامه حمایت از هاشمی را هم دارد
بهتر است در یک مطلب به قول خدتان تحلیلی جانب منطق را نگه دارید و دچار تناقض گویی نشوید
در ایتدای تحلیلتان روی فیلم نوشته اید که آقای کروبی انتظار ندارید که با یک ساعت فیلم نظرم عوض شود
یعنی
به عقیده ی شما یک ساعت فیلم برای برگرداندن نظر کافی نیست
و موضع شما هم لابد رای به کروبی نبوده که قرار بود فیلم نظر شما را برگرداند
این می شود تناقض گویی
وحالا هم میگویید ما حق نداریم با دیدن یک فیلم نظرمان عوض شده باشد
ببینید دوست عزیز
هیچ اشکالی ندارد ما همه مواضع سیاسی متفاوتی داشته باشیم
این که بخواهید در قالب ظاهر های خوب و همه پسند و همه راضی حرف بزنیم
این که بخواهیم با پیشفرض دفاع کنیم
این که در یک نوشته ی کوتاه نظر خودمان را بارها نقض کنیم محل ایراد است
گیرم که حالا فرض بر این باشد که فیلم مهم است و نظر بر می گرداند
گفتید در برابر فیلم ضعیف موسوی و خنده دار رضایی و نمیدانم چی احمدی نژاد فیلم غریب و تکان دهنده ای بود
خب حالا کدام یک از آن فیلم ها با آن صفت هایی که برایشان ذکر کردید دل شما را برده اند؟
اصلا ایرادی ندارد که اگر اعتقاد دارید فیلم بد است انتقادات خود را مطرح کنید ببینیم چه چیزهایی برای شما مهم بوده:
نامناسب نبودن صدای نریشن خانم، ضعیف بودن متن، صدابرداری و فیلمبرداری افتضاح، بد و غلط و بی ربط بودن مونتاژ و ترتیب نماها،
و می گویید که خیلی ها حق خواهند داشت به کسی که به این دلایل از عهده ی ساخت یک فیلم خوب بر نیامده رای ندهند.
جسارتا باید عرض کنم که این بخش تحلیل دقیقا برآزنده ی صفت افتضاح بود.
باور نمی کنم که کسی که به خاطر ارجحیت کروبی به خاطر “تشکیل حزب، اطرافیان صاحب نام و معتبر مثل نیلیو مهاجرانی و عبدی و کرباسچی، برنامه ریزی چهارساله، رسما اصلالح طلب بودن، ایستادن دلاورانه در مقابل نظامیان سیاسی، زدن روزنامه و فعالیت به دور از منصب” تصمیم میگیرد به او رای دهد بتواند با ضعف های این چنین از فیلم انتخاباتی گرفتن نظرش برگردد.
باور نمی کنم که این جملات صادقانه گفته شده باشد.
راستی
یک جای متن گفتید شوخی و لودگی نمی کنید
به نظرم رسید که واقعا این قسمت را صادقانه نوشتید و خواستم ازتان تشکر و کنم
و بگویک که بله، اتفاقا با بغض و کینه این مطلب را نوشته اید،
وگرنه شمایی که اعتقاد دارید “زندگی خصوصی آقای مهاجرانی و خانم کدیور مطلقا به ما ربطی ندارد. ” بی جا می کنید در وسط تحلیلی روی یک فیلم انتخاباتی که بیشتر به نقد سینمایی می ماند از شش فرزند خانم کدیور و چند همسری مهاجرانی سخن بگویید. مگر آن که به حرف خودتان اعتقاد ندارید و برای پوزش گفته اید که آن حسابش جداست و دوباره دچار تناقض گویی شده اید.
می دانم که قصد شوخی و لودگی نداشتید
اما این بخش” تحلیلتان” برای من مایه ی خنده ی زیادی شد و بابت این لودگی ناخواسته ازتان ممنونم:
“اگر فیلم شما تعمیم یافت چه؟ باقیِ وزیر راه، قوچانیِ وزیر بهداشت، مهاجرانیِ وزیر صنایع، عبدیِ وزیر دفاع، کدیورِ وزیر کشاورزی و ابطحیِ رئیس سازمان تربیت بدنی که نمیخواهیم. میخواهیم؟”
سلام دوست عزیز..امروز نه میتونم و نه میخوام که با تو موافقت یا مخالفت بکنم …البته این رو هم اضافه کنم با وجود اینکه تمام تلاشمو میکنم تا تنور انتخابات گرم و گرمتر بشه؛ ولی خود من هم از آن دسته مردمی هستم که هنوز تصمیم نهایی رو نگرفتم…تا میام راحت شم و با یک رای و نظر نزدیک بشم؛نامزدها بلافاصله(انگار فقط برای من…!!!)یه گاف اساسی میدن و منو همچنان در برزخ نگه میدارن و مجبورم میکنن که بیشتر به اون یه برگ کاغذ تو دستم اهمیت بدم و درش دقیق بشم…متاسفانه نامزدها آنقدر از واقعیت و شجاعت فاصله دارن که من رو بیشتر از یک شهروند معمول درگیر ماجرا نگه میدارن…داشتم یه ذره به کروبی و مخصوصا به تیمش دلگرم میشدم که…..!!!! دیشب حتما مناظره کروبی و رضایی رو دیدی..!!! به نظرت کروبی تونست رای کسایی مثل من رو بخره..؟؟؟!!!!
به هر حال خسته نباشید..شما هم لطف کنید به من سر بزنید…زمان مهمه…اگر آمدید و مرا دوست داشتید حفظم کنیدوگرنه….!!!در هر صورت محبت میکنید که آدرسم را به مهمانان دیگری هم بدهید تا افتخار میزبانی آنها رانیز داشته باشم..ممنون از شما.
سلام
خب شما گفتید که مثلا گریه کرباسچی قرار بوده کدوم گروه رو راضی کنه یا اینکه فیلمبرداری خوب نبوده … حرف های شما جوریه که میگین چون فیلم جوری ساخته نشده بود که همه رو جذب کنه من هم دیگه با کروبی قهرم!
آیا خوب ساخته نشدن فیلم باعث نقض دلیلایی شده که شما گفتید قبل از فیلم به خاطر اونها میخواستید به کروبی رای بدید؟ تنها مشکلی که من شخصا با کروبی دارم برنامه ی 70 هزار تومن هست که به نظر غیر کارشناسانه میاد.
فضیل ایاز نه، فضیل عیاض.
همون حرفای شماره 3 رو هم من می خواستم بگم
اصلاحات با روی کار اومدن یک شخص خاص هرگز راه به جایی نمیبره. ماجرا جدیتر از اینهاست. پاراگراف آخر نوشتت واقعا برای من سوالی بوجود میآره. چرا باید اصلاحات رو با رای جمع کردن کسی اشتباه بگیره. کاری که میکنی اسمش بیاخلاقیه. اینکه مخاطب رو، مردم رو، همین عامه رو اونقدر پایین گرفتی که بی تعهد اونچه میخوای رو میگی. تعهد تکتک ما به حق و حقوق مردمه که باعث رشد و تحول میشه. نه تبدیل شدنمون به تریبون یک جریان خاص برای یک ماه در انتخابات. مطالب قبلیت رنگ دیگهای داشت. نشان از شخصی داشت که عزمش رو برای اصلاح از پایین برای توسعهی فکر مردم عادی بکار گرفته. چرا داری خلاف اون همه اصول و ارزشهای قابل احترام رفتار میکنی. من حامی کروبیام. ولی اگر به موسوی هم اینطور میبستن نمیپسندیدم.
شما هم حامی کروبی بودی. کاملا مشخصه.
(خوانندهی وبلاگت)
با متنت در مورد فیلم کروبی به شدت موافقم . دقیقا همین بلا سر من هم اومد از طرف حامیان متعصب ایشان.
در ضمن آقا فکر نکیند من جاخالی دادم ها….نتیجه جلسه و قرار بعدی را به من طالاع ندادید…به هر حال ما هستیم در خدمتگزاری ..حاضر!
ظاهرا تمام مشکل ندادن وقت مصاحبه بوده. عيبی ندارد به هر حال اين هم خواسته يک شهروند بوده که اجابت نشده و دست بر قضا اين شهروند بلاگر هم بوده. تا کور شود هر آن که به او وقت نداده!
آقا محمود اين حرفا قبول
فقط تو پست قبلي يه بابايی اشاره کرده که آيا جمعيت هدف يک فيلم تلويزیونی من شماست که تا اين حد می تونيم به خود کروبی و اطرافياش نزديک باشيم؟ یعنی ما هم مثل اون بابایی که اصلا کامییوتر نداره که بخواد مطالعه سیاسی داشته باشه برای شناختن کروبی نيازی به ديدن فيلم داريم ؟
لطف کن در اين باره يه توضيحی بده و همچنين خيلی برام مهمه تحليلتو از مناظره ديشب بدونم
راستش فکرمی کردم تا الان رو بلاگت باشه! منتظرم يا علی…