یک نفر دیروز چیزی در مورد بازداشت موسوی و کروبی و همسرانشان به من گفت که پشتم را لرزاند. گفت شکنجه و کشتن و اینها به کنار، اگر این حکومت که از هیچ کاری ابا ندارد مثلا داروهایی شیمیایی یا مواد خاصی را در غذای کروبی و موسوی و همسرانشان بریزد که مغزشان را داغان کند، به توهمشان بیندازد و باعث روان پریشی دائمیشان بشود چه؟
یادم آمد پارسال یکی از دوستان مشهدی میگفت که رفیقش را به خاطر اعتراضهای بعد از انتخابات دستگیر کردند و بعد از چند ماهی که آزاد شد بلای عجیبی به سرش آمده بود و آن اینکه سیستم زمانی مغزش (به قول معروف: ساعت بدنش) به هم ریخته بود و زمانها را قاطی میکرد. میگفت مدتی گذشت و هی گفتیم خوب میشود تا اینکه دیدیم از شدت بدخوابی و فشار روانی دارد به مرز خودکشی میرسد. وقتی معالجه را شروع کرد دکترش بعد از دیدن نتایج آزمایش خونش پرسید که آیا به سفر دریایی رفته است؟ چرا که مادهای در خونش هست شبیه به داروهایی که به کسانی که دچار دریاگرفتگی شدید میشوند تزریق میشود. آن وقت آه از نهاد طرف برخاسته که یادم میآید یک روز به فلان بهانه به ما واکسنی تزریق کردند…
باز هم فکر میکنم موسوی و کروبی و همسرانشان به هر قیمتی که شده باید هرچه زودتر آزاد شوند. مساله خیلی خطرناکتر از آن است که به دست عوامل حکومت کشته شوند. قتل آنها جوانمردانهترین جنایتیست که حکومت میتواند میتواند انجام دهد و این حکومت نشان داده است سخت ناجوانمرد است.
این لحظات حساس مثل وقتیست که یکی نفسش گرفته و باید به هرقیمتی که هست بهش هوا رساند. یا مثل زنی که پشت گردنهای به چنگ لاشهلاتها افتاده و هر دقیقه دیر نجات دادنش ممکن است به واقعه ناگواری منجر شود. احمقانهترین کار بالای سر عزیزی که کبود شده این است که آنهایی که کاری از دستشان برمیآید یقهی سایرین را بچسبند که اگر راست میگویید چرا خودتان کاری نمیکنید. عقل و وجدان میگوید جای بحث نیست، یا کاری بکن یا برو یکی را بیاور که کاری بکند. گه گاهی یک دقیقه دست-دست کردن و چرند گفتن یا شنیدن، یک عمر پشیمانی و عذاب وجدان به دنبال خواهد داشت. در این مورد خاص، کار از وجدان گذشته و آینده ما را هم تباهتر خواهد کرد.
در نظر آورید دادگاهی را با متهمی پیژامهپوش، که تلوتلوخوران در جایگاه متهم میایستد و با نگاه محوَش انگار که با دوردستها حرف میزند در حالی که حتی همسرش را در ردیف اول به جا نمیآورد؛ تمام حرفهای خود را پس میگیرد و اعتراف میکند که آمریکا و اسرائیل او را تحریک کرده بودند و ادعای تقلب، نیرنگی بیش نبود. آنوقت وقت انگشت حسرت گزیدن سبزهاست که فرصتی را که بعد از سیسال مشقت بدست آمده بود چه راحت از دست دادند. آنوقت اگر دهسال هم آه جگرسوز بکشند و حسرت بخورند و حتی ازجان مایه بگذارند دیگر فرصتی که این روزها دارند را به دست نخواهند آورد. آنوقت شاید در کنار این عذاب وجدان عظیم که چرا رهبر-نماینده-همراه-پرچم جنبششان را در روز مبادا با توجیههای رنگوارنگ تنها گذاشتند، روزی ده بار آرزو کنند به جای پریدن به کسانی که میگفتند لنگش کن، آنوقت که وسط گود بودند و زیر خیمه سنگین حریف، لنگش میکردند.
——————-
لنگش کنیم… لنگش کنیم… و برای یک بار هم که شده بر قصه مکرر تعلل در بزنگاه و عمری حسرت کشیدن تباه در این سرزمین مُهری بزنیم: باطل شد!
با درود:
بهتر هر بلای به سر کروبی و موسوی بياد
اين رژيم با دين اسلام جاش در زباله دان تاريخ
با تشکر!
دقیقا. این مسئله مورد تشویش من هم هست. به ویژه وقتی که می بینم هیچ کس حواسش به این قضیه نیست و هیچ کس راجع به این قضیه حرف نمی زنه. اما ماموتی جان، اصلا لازم به واکسن و مواد شیمیایی و این حرفا نیست. شلاق بلندترین صداست و کاراترینه. هم در دوره شاه و هم جمهوری اسلامی (اون موقع بهش می گفتن “تمشیت”، الان میگن ” تعزیر”) واقعا می تونه هر کسی رو به هر کاری (بی اغراق: هرکسی به هر کاری) وادار کنه. دلیلش هم روشنه: توان انسان محدوده و هیچ کس از آهن و فولاد ساخته نشده. در نظر بگیریم که توی این 32 سال همه گروه های سیاسی از این مسئله آسیب دیدن و تقریبا کسی نبود که ازش بخوان فلان کاررو بکنه و طرف زیر فشار شلاق نکنه.
بی اثر کردن این حربه زنگ زده فقط و فقط به این بسته س که ما به رژیم حالی کنیم هر عزیزی که دستگیر میشه برامون همواره همونه که در بیرون بود و اگر زیر فشار بیاد و پرت و پلابگه اصلا برامون مهم نیست و وقعی بهش نمی ذاریم. متاسفانه من در برخورد با خیلی ها می بینم در توهم این به سر می برن که میشه زیر فشار جسمی بی انتها مقاومت کرد.
اسلام عزیز و بازار دلالی اقازاده بازیش .. فرد نمی شناسد.. دعوا بر سر حفظ اسلام و بازار دلالی و برده داری ان است .. موسوی و كروبی .. نوع دفاع و حفاظت از اسلام شان با بقیه جناح حزب الله فرق می كند .. و هم چنان ..منافع مالی هم در میان است .. موسوی و كروبی به خیال خود كمتر خورده اند .. و بیشتر زحمت كشیده اند و سهم خود را از جناح حاكم می خواهند .. خوب اسلام عزیز هم چه دست موسوی باشد و چه دست احمدی نژاد .. خون خواری ودست به هر عمل كثیف زدن را برای حفظ ابروی اسلام و بازار مجاز می داند ..
آقای عزیز، میرحسین و شیخ، هر دو سیاستمدارند. این هایی که شما نام بردید همون کارهایی است که زمان جنگ و بعد از جنگ، به فرموده ی خودشون انجام می شده. نگرانشون نباشید. به اندازه ی کافی ورق برای رو کردن نگه داشتن. شما فقط به این فکر کنید که مردممون متحدتر و قوی تر بشن.
یک سبز کوچک