در تاریخ ادبیات مردانهی ما، هر چیزی که به شجاعت مربوط شده باشد، حتما مابهازاهای مردانهای هم دارد. معروفترین مثالش عضویست مردانه که صرفا برای «تولید مثل» کارکرد دارد اما در محاورات مردم کوچه و بازار و خیابان و ادراه و غیره واحد سنجش شجاعت به شمار میآید. جالب اینجاست که با وجود آنکه نادرستی این فرضیه مدتهاست که اثبات شده و به خصوص در جریان وقایع اخیر به خوبی دیده شد که بسیاری از دختران و زنان فاقد عضو مربوطه در شجاعت و دلاوری جلوتر از مردان هستند اما باز هم آن واحد سنجش (که من در اینجا با اجاره شما "هسته" مینامش) کاربرد خود را دارد. مثلا بارها دیدهام که دوستانم وقتی صحنههای ایستادگی یک دختر در مقابل چماقبدستان (یا حتی حمله به آنها با دست خالی) را میبینند میگوید: «دم دختره گرم… چه هستهای داره!»
حالا شما فکرش را بکنید که در چنین حال و هوایی، و در حالی که بسیاری از مردم شجاعت و مردانگی هاشمی را به خاطر ایستادگی و موضعگیریهای سیاسی اخیرش میستایند، آدمی مثل من در سایت جناب هاشمی چشمش بخورد به گزارش تصویری "دیدارشرکت کننده گان در دوازدهمین کنگره سالیانه انجمن اورولوژی ایران با هاشمی رفسنجانی"!
فکر میکنید به ذهن من چی رسید؟ این شما و بخشهایی از آن که قابل انتشار عمومی است:
جلسه با سخنرانی دبیر انجمن مربوطه آغاز میشود.
سخنران: ما متخصصان ارولوژی ایران پس از بررسیهای فراوان متوجه شدیم جناب هاشمی یک مورد استثنایی هستند. از اینرو خدمت ایشان رسیدیم تا حضورا بپرسیم ایشان با تمرین و ممارست به این "بزرگی" رسیدند یا از اول همانطور بودند!
هاشمی به جایگاه میرود و سخنرانی خود را آغاز میکند.
– بعله… حالا شما کجاشو دیدیدن، ما وقتی جوان بودیم یک چیز دیگری بودیم، رشادتها داشتیم…
– تقریبا در این مایهها!
آقای دکتر راستی (در حال تفکر): نه… از لحاظ علمی همچین چیزی امکان نداره…
آقای دکتر وسطی (با عصبانیت): دروغ میگه… فکر کرده ما از پشت کوه اومدیم؟… یه راست بگو توپ بسکتبال دیگه!
آقای دکتر چپی (آرزومندانه): ای جااااااااااااان!
این سخنان همچنان ادامه مییابد و تا آنجا پیش میرود که کرک و پشم بعضی از مردان حاضر در مجلس که تا پیش از این گمان میکردند خیلی هستهای هستند بریزد.
حتی فیلمبردار جلسه هم وقتی که برای هشتمین بار آقای هاشمی به توصیف میزان دلاوری خود پرداخت با تصور آن صحنه از پشت دوربین فرار میکند و از هولش (یا اسهولش!) در را هم پشت سر خود میبندد!
سرانجام هاشمی رفسنجانی در میان تشویق و تحسین بیسابقهی ارولوژیستهای ایران سخنرانی خود را خاتمه میدهد و برخی از آنها به خوش و بش میپردازد.
هاشمی: پسرم حالا ما یک چیزی گفتیم… لازم نیست شما اینقدر جدی بگیری و خجالت بکشی… راحت باش، دستتو بردار!
پس از آن چند تن از حضار به سخنرانی میپردازند.
دکتر: من امروز خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم… نمیدونم چی بگم… قبلا یکی از دوستانم که سبزینهشناسه گفته بود آقای هاشمی در شهامت و شجاعت مرد بسیار بزرگی هستند اما من فکر نمیکردم اینقدر! همین الان هم مبهوتِ ایشون هستم!
و سرانجام مجلس به خاطر تدابیر امنیتی و اخلاقی خاتمه مییابد.
آقای سمت راست هاشمی (با خودش): این دکتره مشکوک حرف میزنه… منظورش از سبزینه چی بود؟ چقدرم به حاج آقا نگاه میکنه!… معذب شدن ایشون… اینقدر ذل نزن جوون زشته!… اصلا بسه دیگه، پاشین برین خونههاتون!
————-
مردم از خنده. الهی بترکی!
حالا منظور «هسته» است يا اون «الف» بالای هسته؟
ذوق خوبی تو طنز داری
سلام
ببخشید خوب چرا یک کلمه اسم واقعیش را نگفتید که این همه توضیح دادید!
اقا سلام دارن نیرنگ میزنن اشک تمساح برا زندانها و عقب نشینی تاکتیکی که تنفیذ کنن مردم رو خر کنن و خرشون از پل گذشت ملتو سرویس کنن بگو که همه هوشیار باشن
محمود جان به تو وصيت می کنم . من نماز قضا ندارم . فقط برام سی سال وضو بگیر ….
آقا! این که خیلی هسته دار بود.
سلام
خيلی خوبه مردای بزرگ رو تمسخر کردن کيف داره؟ می گن خنده دار بود؟ ما که نخنديديم .
آفرين به ژسرا که وايستادن و کتک خوردن يه دختر هسته ای رو تماشا کردن
ببخشين طولانی شد نظرم
خوب بود، ولی به پای اونی که راجع به فاطی رجبی نوشته بودی نمیرسه.
آفرين، خيلي جالب بود.
با نمک بود.آخه اورولوژيست ها بيماراشون رو از روی چهره نميشناسن…از روی…
از چاپلوسی متنفرم…بی مزه ترین مطلبی بود که این اواخر ازت خوندم!!
سلام
چرا درباره نویسنده را باز نمیکنداین سایتتان؟
چو ممود نباشد تن من مباد به این بوم و بر زنده یک تن مباد
سلام مخلص اقا جوادی و بر بچه ها اگه حال کردید یه سری به وبلاگ قاضی القضات بزنید خوشحال میشیم
ghaziiman .persianblog.ir
اگه دیگه خیلی حال به حال شدید! ما برای انواع لینک اعلام حضور میکنیم اصلا هم کنار نمیکشیم!
برای خانوم مرضیه مینویسم که “طنز” با مسخره کردن کلی توفیر داره خواهر! و شما فرق یه طنز مخرب و یه طنز جانبدارانه رو هم نگرفتین.
برای آقای از کرمان هم مینویسم که: جناب، پاچه خواری یه آدم ، اونم با دهن نیمه باز تو دنیای واقعیش هم سودی نداره، چه برسه به اینجا که بی صاحاب! هم هس.
اصلاً من وکیل وصی ام، حرفی هست؟ 😉
بعدش هم داشتم فک میکردم تنها چیزی که مردها با اتفاق آرا! بهش افتخار میکنن همینه!
ممنون که تو اين شرايط لبخند به لب ما مياريد. اين رو هم ببينيد:
http://manbaddahan.blogfa.com/post-25.aspx
Manam ageh chand billion pool dashtam o amrika poshtamo dasht khob hasteh dar mishodam hatta ba inkeh zanam!
خيلي جالب بود !
در اين رابطه اين صفحه رو هم ببينيد خيلي جالبه!!!!
http://www.iransoal.com/
معلوم نيست منظور اين سايت از اين عكس و جمله “ايران دست روي معادن اورانيوم بوليوي گذاشته است ” چيه؟!؟!
مردم از خنده جدی .