برای توقیف ده روزه روزنامه همشهری دلیل بامزهای تراشیدهاند که تامل برانگیز است. گفتهاند در آگهی صفحه نخست این روزنامه برای دعوت مردم به بازدید از هند تصویری چاپ شده از معبدی که معمار آن بهایی بوده (یا خود معبد از آن بهاییان بوده). ترس یا پرهیز از بهاییگری آنچنان است که حتی سایت بازتاب هم پس از ساعتی چند خط توضیحی که راجع به بهاییان منتشر کرده را از روی صفحه حذف می کند.
چرا بزرگترین دغدغه گروهی از شیعیان در دههای اخیر بهاییت بوده و هست؟ آیا اگر تصویر کذایی مجسمهای از بودا یا تصویری از معبد برهماییان بود که طبق نص صریح قرآن و اسلام در حکم بت و شرک است هم واکنش اینقدر شدید بود؟ حرفم سر توقیف موقت همشهری که طبعا آن عکس بهانهای برای تسویه حساب احمدینژادیها با قالیبافیهاست نیست. دارم در مورد بهاییها و دلیل اینهمه شدت عمل علیه آنها حرف میزنم.
بهایی نیستم و به نظرم این دین یا مذهب صددرصد ساختگی میآید اما اگر قرار بود بیپایه بودن اعتقادات دلیلی بر بیاحترامی به معتقدان باشد عده بسیار کمی بر روی این کره خاکی مستحق احترام بودند. شاید هم هیچکس!
برخورد شدید با بهائیت در صورت کنونی را شبیه همان برخورد بسیار شدید مسیحیان در طول تاریخ با یهودیان می دانم که البته به برکت سکولاریسم لااقل در اروپا محدود شده است. قیاس کوچکی از کنش دینورزان غیور حکومت اسلامی بر سر بودا و بها روشن میکند که ماجرا سر اعتقادات نیست. سر دکان و دستگاه است که طبق اصل بازار هر چقدر اشتراک بین مشتریان و اجناس بیشتر باشد رقابت سنگینتر و خشنتر است .
پیام ملکوتی، روشن است: روبروی دکان من حق نداری دکان باز کنی.
واقعا عالی نوشتهای محمود جان! دمت گرم! کوتاه و موجز و کامل.
با این جمله که «و به نظرم این دین یا مذهب صددرصد ساختگی میآید» مشکل دارم چون به نظر من همه ادیان و مذاهب صددرصد ساختگی هستند. اما به هرحال باید همه را محترم داشت اگرچه همانگونه که اشاره کرده اید همه شان دکان هستند و راه معاش عده ای.
همه جا دکان رنگ است ،همه رنگ می فروشد
دل من به شیشه سوزد،همه سنگ می فروشد
فقط همينو کم داشتيم ديگه…
Dear Mr.Farjami,
Many thanks for all your thought-provoking blog posts!
Please just note that most Western theologians and sociologists of religion have argued that the Bahai Faith is as legitimate as other world religions.
Anyway, thanks for this post!
Best wishes,
محمود خان اين ترمز ماشينت رو بی زحمت يه چک بکن
نبريده باشه يه وقت
در عین حال بعضی دست اندازها(سرعت گيرها) رو بايد زد و رفت و ترمز روی اونا باعث تصادف می شه…
دوست عزیز – درود
پس از آنکه سایت بلاگفا وبلاگ جنبش برابری حقوق انسانی را بدون هیچ دلیلی مسدود کرد این وبلاگ در سایتی جدید و با یک برنامه ثابت به انتشار مطلب اقدام می کند از همین رو برنامه انتشار این وبلاگ را به آگاهی شما می رسانم و امیدوارم شما هم مطالعه این مطالب را در برنامه خود قرار دهید .
جمعه هر هفته : فرازهایی از آموزه های اخلاقی
دوشنبه هر هفته : مقاله – شعر – تحلیل
(در ضمن مطلبتون جالب بود)
جنبش برابری حقوق انسانی
بسیار خوب می نویسید. من اولین بار اخیرا نوشته فرار مرغیتونو تو آینده دیدم و الان این نوشته رو. بسیار نکته هایی عمیقی در هر دو بود. مواظب خودتون باشین اگه تو ایرانین که تو ایران آدم ها نباید از حدی بزرگتر بشن چون سقف کوتاهه …
من امروز سعی کردم که این عکسو تهیه کنم. نه تنها معبد بسیار زیبایی است بلکه چه جمعت انبوهی از مردم که در صف هستند که به این معبد بروند. تعصب در ایران چنان است که ما هم میتونستیم یک چنین معبدی در کشورمان دشته باشیم که هم باعث گردشگری در ایران میشد هم به حقوق اقلییتها احترام گذشته میشد. ولی افسوس که از ترس روز نامه ها را توقیف میکنند.
“اگر قرار بود بیپایه بودن اعتقادات دلیلی بر بیاحترامی به معتقدان باشد عده بسیار کمی بر روی این کره خاکی مستحق احترام بودند. شاید هم هیچکس”
آخرش بود
قومی متفکرند اندر ره دین
قومی به گمان فتاده در راه یقین
می ترسم از آن که بانگ آید روزی
کای بی خبران راه نه آن است و نه این
… چاکر حاجی!
دوست عزیز، ای کاش به خودتان پاسخ این سوال را بدهید که چه چیزی آیین بهایی را از سایر ادیان برای شما متمایز کرده که میگویید در ساختگی بودناش شک ندارید. آرزو میکنم پاسختان این نباشد که همیشه بهمان گفتهاند، بهاییت را انگلیسیها ساختهاند.
ای کاش همهی ما به آنچه که خود به آن نرسیدهایم گاهی شک بکنیم.
پیام ملکوتی شما روشن بود . کاش می دیده می شد که این دین دکان کسی نیست. من همه کسانی که با تجربه تاریخی شان از دین روگردان شده اند را درک می کنم اما فکر کنم پیش از دادن نظر صد درصدی بهتر یک بار نگاهی به آن بیاندازید- واضح است که منظورم ردیه ها نیست؟ نظری که بعد از خواندن ردیه در باره بهایی ها پیدا می کنید مثل فهمی است که بعد از دیدن فرار مرغی درباره فمنیسم بدست می آید 🙂
Good Luck
سلام محمود خان
دکان داری دستگاه دین خوشبختانه دیگر ترکیب کلمه ای در مقالات ادبی یا سیاسی نیست. حقیقت روزمره است. با این حال فکر می کنم در ساختگی خواندن بهاییت بی طرفی را فراموش کرده اید. به هر حال چیزکی در باره ش در وبلاگ ام نوشتم.
شاد باشید
سلام
اين صفحه رو حتما باز و در آن تامل کن.
البته من کوچک تر از شما هستم و عددی نيستم که امر يا توصيه کنم؛ تنها تجربه خود را پيشنهاد می کنم.
http://www.shahbazi.org/pages/bahaism4.htm
اصلاً میدونید چیه٬ این کار٬ کار دائی جان ناپلئونه و انگیلیسی ها.
برید دست بردارید و خجالت بکشید. اگه اینقدر ایمونتون شله که از یک عکس میترسید٬ دیگه وای به حالتون اگه بگیم یک مناظره بگذارید. ترستون از کم اوردن است٬ و دانستن این مطلب که دینتان پاسخگوی قرن ۲۱ نیست. برید کشکتان را بسابید.!!!
من از قلمتان لذت بردم. کلا در مقاله هایتان احساس کردم دید بازی به مسائل دارید.
ولی از شما که روشنفکر هستید می پرسم چه کسی و با چه انگیزه ای نشست این دین را ساخت؟ بهاءالله وزیرزاده بود. پس اگر دنبال پول یا شهرت بود رفتن به دربار راه ساده تری بود. چرا تبعید و زندان را ترجیح داد؟!!