راستش این روزها آنقدر از اوضاع سیاسی و اجتماعی ناامید و دلزده ام که دست و دلم حتی به خواندن روزنامه هم نمی رود چه برسد به نوشتن؛ ولی در مورد این ماجرای اخیری که سر اظهارات منصور ارضی پیش آمد دریغم می آید چند نکته ای را ننویسم.
ماجرا را که لابد می دانید. حاج منصور در میانه دعای عرفه امسال، به قالیباف حمله کرده و او را با عمر سعد مقایسه کرده و شهرداری تهران را با جوی طویله ری. تا اینجای کار چیز چندان عجیبی نیست که این حضرت ارضی، از سالها قبل سابقه اظهار نظرهای اینچنینی و بسی تندتر از این را داشت. چه در دوران هاشمی و حمله اش به کارگزاران و دختر هاشمی و چه در ماجرای انتخابات دوم خرداد و چه بعد از آن در حمله های مکررش به اصلاح طلبان. پس در نفس ماجرا چندان تحولی اتفاق نیفتاده، فقط تخم عطالله و مرغِ فائزه در گذر این ایام شده شترِ قالیباف!

نکته ای که مهم است و نسبتا مغفول این است که این ماجرا و امثال آن فقط در حکم سر کوه یخی ست که از آب بیرون است و این اندکی که دیده می شود، در حکم نشانه و قراولی هراس آور از فاجعه خوف انگیزی است که در زیر و ظهر آن نهان است. سر این کوه را نه می توان برید و نه اینکار فایده ای دارد، باید به فکر کل آن بود. چطور بوجود آمد؟ چرا روان شد؟ به کدام سو می رود؟ چه می توان با آن کرد؟

پیش از هر چیز من باز هم تکرار می کنم که اگر مثلا انقلاب ایران – در یک برآیند کلی- روحانیون را مصدر کارها کرد، انتخاب احمدی نژاد به ریاست جمهوری انقلاب دومی ست که مداح ها را دست بالا می نشاند. در همان ایام پس از چهارم تیر 84 کذایی هم در ÛŒØ§Ø¯Ø¯Ø§Ø´ØªÛŒ این موضوع را نوشته و از جمله در آن اشاره کرده بودم که اگر یک زمانی نوحه خوان پامنبری و مجلس گرم کنِ آخوند بود، چند سالیست که این رابطه برعکس شده و الخ . هنوز هم فکر می کنم آن تحلیلم درست بوده و به برکت این لینکهای مستقیم، می توان آن را دید و ای بسا ارزش پیشگویانه هم داشته باشد!

در این دو سالی که گذشت من البته چیزهای بیشتری دیده و شنیده و خوانده ام. مثلا کمک های میلیاردی شهرداری تهران در آن ایام به برخی هیات های خاص مذهبی و به مداح های همسو -که بعضی با افتخار سند شده اند و بسیاری صاحب ناراضی قربه الی الله، هبه- و نیز کیسه گشاده سازمان فرهنگی هنری وقت که به جای ژیگول بازی هایی مثل سینما و تئاتر و موسیقی و نقاشی، میلیاردها تومان را به صرف ادعای موعود شناسی، برای موسساتِ اینچنینی در قم و تهران و اصفهان و مشهد صرف کرده و همچنین همسو کردن امکانات زیباسازی و مبلمان شهری با سلایق خرافی ترین اقشار جامعه و عمرکشان گیران و "حسین اللهی"ها؛ فقط چند قلم از کارهای آقایان در ایامیست که تهران را در دست داشتند.

البته اینکه با کدام مجوز قانونی و اخلاقی و حتی شرعی، پولی که مال مردم این شهر بزرگ است صرف چنین کارهایی شده، از آن مقولاتیست که در فره
نگ درخشان ما جزو دسته "صلاح مملکت خویش خسروان دانند" است! همینطور است فضولی در باب اینکه این چه نهادهای مردمی و خودجوش و غیروابسته ایست که تا حرف تاریخ شیعه و نهادهای غیردولتی می شود حضرات به آن می نازند، اما علی رغم اینکه هر سال با کمک های واقعی مردم مراسم مذهبی به خوبی برپا می شود، میلیاردها تومان از هزینه های جاری مملکت و پایتخت باید صرف حضرات مداح و دسته شان شود؟ همچنین سوالهایی از این دست که نحوه توزیع این پول عظیم در نهادهایی که اصولا سازمانی ندارند چه فسادی به بار خواهد آورد هم به ما نیامده…

من در مورد هیچکدام از این مسائل سوالی ندارم، شما هم نداشته باشید؛ چرا که اصولا این سوالات مشابه سوالات دیگری هستند که در نهایت به نقاط حساس و اساسیِ کل سیستم برمی گردند و اصولا هیچ سیستمی هم از این موضوع خوشش نمی آید.

حرف من درباره این است که شهردار سابق و اعوان و انصارش با ارتباط و تعامل سازمان یافته دقیقی توانستند شبکه (یا بزرگترین شبکه) مداحی کشور را با خودشان همگام کنند و به این ترتیب سررشته مهندسی و حتی شستشوی افکار بخش وسیعی از متدینین کشور را به دست بگیرند.
مداحان اولین وظیفه شان به غلیان درآوردن احساسات مردم است و چه فرصتی بهتر از اینکه بتوان القائات سیاسی را در هنگامی که مردم با میل خود، عواطف و احساساتشان را دست دوستان داده اند، باوراند؟ به خصوص اگر هاله ای از خاص بودن و تقدس و نظر کرده بودن به دور دوستانِ تلقین گر تنیده شده باشد؟ آن هم در وضعیت یک بام و دو هوایی که با (سوء؟!) استفاده از شعارِ رسمیِ عدم جدایی دین از سیاست، یک سخنور مذهبی می تواند همچون یک سخنگوی حزبی از سیاست حرف بزند، اما پیگیری حقوقی و حتی شرعی مدعیات و توهین ها و تهمت هایش  در حکم بر سر دار کردن منصور است!

استفاده از شبکه های مذهبی برای پیشبرد اهداف سیاسی البته از ابتدای انقلاب سابقه دارد، اما هیچگاه اینقدر سازمان یافته، پرهزینه، تندروانه و ویرانگر نبوده است. به خصوص اینکه احمدی نژاد و یارانش – که چه در دوران شهرداری و چه قبل از آن با هم بوده و هستند- هم درک درستی از افکار عمومی قشر مذهبیِ فرودست جامعه دارند و هم خود احمدی نژاد در بکارگیری رسانه ها و بازی دادن رسانه ای نبوغ حیرت انگیزی دارد.

فراموش نکنیم که احمدی نژادی با رسانه ای به نام تلویزیون که در معرض دید همگان است و بسیاری از مخاطبانش، مخاطب سایر رسانه ها هستند، توانسته است خود و دولتش را مظلوÙ
…ØŒ منطقی، صرفه جو، فراجناحی  -و خلاصه هر طور که خود خواسته- نشان دهد. او همان ابرمرد رسانه ای است که توانست از افتضاحی به نام واقعه دانشگاه کلمبیا به مدد بازی های رسانه ای، چنان حماسه ای بسازد که مخالفان خود را نیز وادار به تحسین کند… و طبعا آنهایی که در حضور عموم و اغیار چنین ماهرانه عمل می کنند، با رسانه ای خصوصی تر و مخاطبانی خاصتر و در حالاتی مخصوص، یعنی با استفاده از همان چیزی که من شبکه مداحی می خوانمش، ده ها و بلکه صدها برابر مخاطبانِ "دل داده" خود را بیشتر تحت تاثیر قرار می دهند.

خاطرم هست که در زمان شهرداری احمدی نژاد، برای چند روزی به مشهد رفته بودم. یکی از آشنایان فوت کرده بود و برای رفتن به مراسم خاکسپاری، با چند پیرمرد مذهبی، نیم ساعتی همسفر شدم. بحثشان بی جهت کشید به شهردار تهران که "می گویند خیلی کار می کند." آنها آنقدر جدی در مورد کاری و مخلص و بی ریا و پاک و با ایمان بودن و حتی پروژه های انجام شده به ید با کفایتِ شهردار وقت صحبت می کردند که گویی دست کم در مورد چند شهردار تهران تحقیق های مبسوطی کرده اند! در حالی که هیچ کدام از آنها از ابتدای دوره شهرداری احمدی نژاد اصلا به تهران نرفته بودند. (و تازه اگر هم می رفتند بعید بود پروژه هایی که شهروندان تهرانی قادر به دیدن آنها نبودند را دیده باشند!)
ته و توی کار را که درآوردم مکان این "می گویند"ها مجالس روضه و نوحه درآمد.
از این نمونه ها بسیار بود و در هنگام انتخابات و به خصوص آن موقع که وقت تخریب هاشمی رسید، قدرت مخوف این شبکه بیشتر نمایان شد. آنجا که نه فقط حرمت هاشمی که حتی روحانیون بلند پایه و مورد تایید همه جانبه نظامی چون جوادی آملی هم شکسته شد.

با روی کار آمدن دولت نو، جمهوری واقعی نوحه خوان ها آغاز شده است و صدها برابر بیش از پیش، پول و امکانات در اختیار این گروه کوچک قرار گرفته است. حالا نه فقط مداحان در سیاستهای کلان دخالت های ارشادی می کنند، بلکه دولت جدید تا آنجا که توانسته مدیران و مسوولان مهم را از میان "هیاتی"ها انتخاب کرده و می کند و این یعنی تاثیر مستقیم شبکه مداحی کشور بر سیاستهای کلان کشور و اجرای آنها. گذشته از این کل مملکت هم به صورت هیاتی اداره می شود و این "سیستم" که برای برگزاری یک مراسم خودجوش "عادی"، اما برای تبدیل شدن به فرهنگ کار و اداره مملکت یک "فاجعه تمام عیار" است، به سرعت فراوان در حال ریشه دواندن در تمام ارکان جامعه است.

قاعدتا منظورم تمام مداحان جامعه نیست و بیشتر همین شبکه معدود اما بسیار قدرتمند به سرکردگی افرادی مثل حاج منصور است؛ والا ای بسا که در میان این قشر آدمهایی اهل ادب و ادبیات و اخلاق هم باشند. نمونه بسیار روشنش یکی از خوشنام ترین مداحان مشهد، مرحوم ثابت (استادی) است که بیشتر از صدای خوش، ذوقِ شعر و شعور و ادب و آزادگی داشت و اتفاقا هر چند با رهبر کنونی انقلاب رفیق گرمابه و گلستان
قدیمی بود، اما از فرط آزادگی و در عین تنگدستی، حاضر به نزدیک شدن به ایشان، نه در دوران ریاست جمهوری و نه رهبری نشد. (هر چند که همواره تاکید می کرد آقای خامنه ای را دوست دارد) سهل است هیچ وقت یک ریال هم از این راه نیندوخت و معتقد بود که مداحی برای پول حرام است.

اما در دو دهه اخیر نه فقط سکان جریان مداحی در کشور ما به دست کسانی افتاده که طور دیگری فکر و عمل می کنند، بلکه بسیاری از جریان های سیاسی هم وزن و اعتباری برای فعالیت های هیاتی –از سرهیات ها و مداحان گرفته یا میلیشای جنبی برخی از آنها- قائل شده اند و گویی که مثلا نفس اظهار نظرهای سیاسی حاج منصور اشکالی ندارد، اما نوک پیکانش به جایی نشانه رفته که نباید می رفته!
 
البته تا تفکر اینطور باشد، این جریان هم به همین گونه عمل خواهد کرد. گیریم اینبار قالیباف سر کیشه را شل تر کند، قُدی اش را کنار بگذارد، درصدی از مناصب را برای نوچه های حضرات کنار بگذارد و… خلاصه بتواند دل حضرات را بدست بیاورد و نوک پیکان را به سمت دیگری برگرداند. اما این چاره کار نیست.

چه قالیباف و دسته اش، چه اصلاح طلبان و چه روحانیت سنتی امثال هاشمی و دیگران و چه هر گروه دیگری که در کنار منافع جناحی، ذره ای دلش برای کشور و دین بسوزد، واقعا اگر می خواهند این درد را درمان کنند باید چاره ای اساسی بیندیشند. این قشر نه فقط در سیاست و اقتصاد و مدیریت و حکومت دارد فاجعه به بار می آورند، بلکه در خود دین و مذهب هم کم مصیبت به بار نیاورده اند. مهمترین آن همین رواج خرافات مذهبی که زمینه سازان آن مداحان هستند.

نمی خواهم راه حل های "خودعلامه بینانه" بدهم ولی فکر می کنم قطع یا کم کردن تدریجی کمک های نقدی و غیر نقدی به مداحان و هیات مذهبی یکی از کارها در این زمینه باشد. مردم و مومنین خودشان از پس دخل و خرج مراسم های مذهبی شان همیشه برآمده اند و این کمک هایی که رسم شده شهرداری ها و نهادهای دیگر می کنند، بیشتر باعث شر در هیات ها می شود تا خیر.
اصلاح طلبان و روشنفکران دینی هم باید روشنگری های فکری خودشان را به جای سیاست و فلسفه روی دین مترکز کنند و به جای لاس زدن با عوام مذهبی، دست کم به اندازه مسیح مهاجری، که در روزنامه اش صراحتا قداست مسجد جمکران را زیر سوال برد، شهامت داشته باشند.
روحانیون هم که خودشان از همه بهتر می دانند برای سرجای خود نشاندن این گروه پرمدعا چه کنند.

می ماند من و شما که کافیست نگوییم "من میرم پای دعاش حال کنم، چی کار دارم به این Ú
©Ø§Ø±Ø§Ø´ØŸ" روی نوک کوه یخ که نمی شود همینجوری اسکی بازی کرد؟ می شود؟!

 

0 Points


18 thoughts on “حاج منصور فقط نوک کوه یخی ست که به طرفمان می آید!”

  1. مجید says:

    فقط برای این پاراگراف آخر باید اضافه کنم : ” من می رفتم پای دعا و منبر اما به خاطر همین حرفهای سیاسی (که بی ربط با اصل دعا و منبر بود) دیگه نمی رم .

  2. عليرضا says:

    به نام خداوند بخشنده مهربان
    سلام محمود جان
    لطفا يكبار ديگه متني رو كه نوشتي بخون . اگه اين كار رو كردي به اين سوال جواب بده : فرق محمود فرجامي و منصور ارضي ( در اين نوشته ) چيه ؟ به نظرم اومد كه خودت هم مثل حاج منصور يه مداح هستي فقط جهت گيريت فرق داره . اتفاقا بعضي از سكولارها بهتر روضه مي خونن . بخصوص روضه قتلگاهشون كه حرف نداره . يه مطلب ديگه اينكه كي گفته همه پاي منبر مداح ها همه حرفهاشون رو قبول مي كنن كه حالا شما احساس خطر كردي ؟ اگر چند تا پيرمرد مشهدي رو شاهد مياري من هم از انواع اقشار جامعه مي تونم مثال نقض برات بيارم . دقت كردي كه اگه حاج منصور قاليباف رو عمر سعد كرده شما هم احمدي نژاد و اعوان و انصارش رو تبديل كردي به بني اميه و خوش رو هم تبديل به عمر و عاص ؟ آنچنان گفتي فاجعه كلمبيا رو تبديل به پيروزي كرده ه به ياد قرآن سر نيزه كردن سپاه معاويه افتادم .
    در مورد شهامت مسيح مهاجري هم عرضم اينه كه خيلي از مردم عادي رو داريم كه مي تونن خود مسيح ومهاجري و روزنامه اش رو ببرن زير علامت تعجب چه برسه به زير سوال بردن ولي به نظرت اين آغاز يه دو مينو نمي شه كه همه بزنيم تو كار زير آب زني ؟ البته اين فقط نظر منه شايد درست نباشه شايد هم باشه

  3. کیوان says:

    عالی بود! خطری را یاد آوری کردید که حالا که درخت تناوری شده! دیده میشه! در مورد نظر اول هم باید بگم: بین مداحی و لفاظی با استدلال و تحلیل تفاوت از زمین تا آسمان است!

  4. سارا says:

    عالی نوشتی

  5. محسن says:

    بله خوب. خیلی نکته‌ی مهمی است. البته من فکر می‌کنم علاوه بر مداحان، بسیاری از روحانیون نیز در همین شبکه بودند و هستند و مشخصه‌ی بارزشان هم احمق بودن و عوام بودن است. در واقع احمدی‌نژاد و طرفدارانش عوامگرا نیستند، بلکه خودشان هم عوام هستند. این مساله همه‌ی عوامگرایان مذهبی را نشانه می‌رود. و خطرشان هم بسیار بزرگ است، و تا وقتی که علمای بزرگ جرات مقابله‌ی صریح نداشته باشند، همین است که هست. تا وقتی که در جامعه‌ی مذهبیِ ما، فهمِ قرآن و سوال پرسیدن از آن چندان مطلوب نیست همین است که هست.

  6. محمود says:

    سلام. بعد از 7 ، 8 ماه دوباره به وبلاگت سر زدم و انصافا خوشم اومد. تحليل جالبي بود.

  7. مصطفي says:

    اين يكي از عوارض به هم ريختن مرزهاي دين و سياست به دست افراد نا اهل است. باش تا صبح دولتت بدمد. بايد به حال مملكتي كه روضه خوان برايش خط و نشان بكشد و در تصميم گيريها وارد شود خون گريه كرد.

  8. سمیه says:

    البته این مداحان قدیمی دو دسته شدند. یک دسته ای که در حمایت از قالیباف هستند. نمونه اش بخشی از بدنه شورای شهر تهران که سابقه در این هیات ها بودنشان بر همگان مکشوف است. الان هم که بعضا قرمز تشریف دارند. اما خب حمایتهایشان از قالیباف زمانی معلوم بود. یعنی به زودی نوک تیز قله یخی آنطرفی ها هم عیان می شود. البته ببخشید جسارت نشودها!

  9. حامد says:

    سلام
    بابا والله بالله کمک میلیاردی به هیئتها در دوره شهرداری احمدی نژاد صورت نگرفت. کمک میلیاردی؟ شما یا نمی دونید میلیارد چقدر است یا نمی دونید هیئت یعنی چی. یک دروغ رو که معلوم نیست منبع و منشااش از کجاست اینقدر به زبانهای مختلف و در جاهای مختلف تکرار می کنند که تبدیل می شود به یک واقعیت مسلم و قطعی. یک کم انصاف هم بد نیست. درست نیست آدم هرچه را شنید باور کند.

  10. ازاد says:

    به نظر من : همرا ه مودن متوليان مساجد با اين امر انساني با توجه به ساختار فكري انها كار ممكن ولي زمانبر و دشواري است و اگر هم مسجدي چنين كار پسنديده ايي را انجام دهد به خاطر وجدان خودش است نه الزام بالا دست.
    يك راه عملي تر ميتوان با استفاده از سالنهاي ورزشي بزرگ دولتي و ساير مكانهاي تحت اختيار دولت (يا شهرداري ها و مصلاها ) و يك تغذيه در حد متعارف به بيخانمانها و مستمندان شهر در چنين مواقعي كمك نمود

  11. قاسم says:

    سلام
    من یه سوال دارم ، آزادی بیان فقط برای موافقان است ؟ حرفای شما منو یاد حرفای خاتمی میندازه ، می گفت آزادی بیان ، ولی فقط برای موافقانش ، شعار زنده باد مخالف من رو میداد ولی …
    نگید اینطوری نبوده که در دوره همین آقا ، ماهنامه ای که بنده سردبیرش بودم رو دو بار توقیف کردند و …
    حاج منصور احساس وظیفه میکنه ، قبرستون که نیست همه بخوابن ، مردم بیدارن ، خودشون هم حق رو تشخیص میدن !
    اینکه مردم از بلایی که یه عده دارن سرشون میارن بی خبر باشن که نمیشه ، چه جایی بهتر از اینجا که نه به خاطر پول این حرفا زده میشه نه به خاطر حزب ، فقط به خاطر دلسوزیه ، اینا همش …

  12. Anonymous says:

    سلام من یک دانشجو هستم مدت 5 است که در دانشگاه آزاد اسلامی درس میخونم تا حالا حدود 10 انتخابات رای دادم یکیشم سال بسیار خوب 1384 تا حالا شعارهای زیادیام شنیدم از هاشمی رفسنجانی بگیر تا به قول شماها احمدی نژاد یه لا قبا ,اما وضعیت مملکت ما این جور شده که هر ادم بیسواد ی بلند مشه ادعای سیاست مداری میکنه اظهار نظر مکنه بعد یه مدتی هم شاخ میشه که خودت امثالشونو میبینی این افراد اغلب شون مهمترین بحث شون رابطه با امریکاست که فقط فقط این نقطه ضعف(قوت) یاد گرفتن که گیر میدن که ای ما باید چنان چنین کنیم نمونه شونم مجلسیای بدبخت دوره ششم که راحت زمان خاتمی ملعون به عنوان اصلاح طلب اومدن تمام اسرار مملکت خودمونو فروختن همونایی که ازشون حمایت میکنی ,این موضوعم زمانی لو رفت که خاتمی رفته بود المان که با تخم مرغ به پیش بازش رفته بودن سر میز تمتم اسرا مملکت و دادن به هش گفتن ای انرژی هستهای بمب اتم واییییییییییییییییی . از این موضوع بگزریم یه نصیحت دارم قالیباف و هاشمی تا حالا بد بودند از وقت مخالفت با احمدی نژلد شدن خوب برا شما مرد حسابی احمدی نژاد مرد , نه مملکت و چاپیده نه میلیاردره نه دزد یه ادمیه از خود مردم امثال توم صد در صد یه خود فروخته اید یا به امثال اقای هاشمی وصلید اما بدودن تا امثال حاج منصورا با این جونای حزب اللهی پیرو خط رهبر هستند امثال قالیباف ارباباش که میدونی کیان هیچ غلطی نمی تونن کنن وان شا الله به زودی زود ارباباشونم یا دارن ممیرن از مریض یا خودمون از پستشون میاریمشون پایین نگران نباش بعدم حاج منصور ارضی مداح سیاست مدار نیست سیاسدمدار مداح وتا این رهبر عزیزمونم هست وتا این بسیجیا حزباللهی ها هستن این حرفا وبهزودی زود عمل کردن به حرفا هم هست شب خوب به خوابی.

  13. Anonymous says:

    سلام من یک دانشجو هستم مدت 5 است که در دانشگاه آزاد اسلامی درس میخونم تا حالا حدود 10 انتخابات رای دادم یکیشم سال بسیار خوب 1384 تا حالا شعارهای زیادیام شنیدم از هاشمی رفسنجانی بگیر تا به قول شماها احمدی نژاد یه لا قبا ,اما وضعیت مملکت ما این جور شده که هر ادم بیسواد ی بلند مشه ادعای سیاست مداری میکنه اظهار نظر مکنه بعد یه مدتی هم شاخ میشه که خودت امثالشونو میبینی این افراد اغلب شون مهمترین بحث شون رابطه با امریکاست که فقط فقط این نقطه ضعف(قوت) یاد گرفتن که گیر میدن که ای ما باید چنان چنین کنیم نمونه شونم مجلسیای بدبخت دوره ششم که راحت زمان خاتمی ملعون به عنوان اصلاح طلب اومدن تمام اسرار مملکت خودمونو فروختن همونایی که ازشون حمایت میکنی ,این موضوعم زمانی لو رفت که خاتمی رفته بود المان که با تخم مرغ به پیش بازش رفته بودن سر میز تمتم اسرا مملکت و دادن به هش گفتن ای انرژی هستهای بمب اتم واییییییییییییییییی . از این موضوع بگزریم یه نصیحت دارم قالیباف و هاشمی تا حالا بد بودند از وقت مخالفت با احمدی نژلد شدن خوب برا شما مرد حسابی احمدی نژاد مرد , نه مملکت و چاپیده نه میلیاردره نه دزد یه ادمیه از خود مردم امثال توم صد در صد یه خود فروخته اید یا به امثال اقای هاشمی وصلید اما بدودن تا امثال حاج منصورا با این جونای حزب اللهی پیرو خط رهبر هستند امثال قالیباف ارباباش که میدونی کیان هیچ غلطی نمی تونن کنن وان شا الله به زودی زود ارباباشونم یا دارن ممیرن از مریض یا خودمون از پستشون میاریمشون پایین نگران نباش بعدم حاج منصور ارضی مداح سیاست مدار نیست سیاسدمدار مداح وتا این رهبر عزیزمونم هست وتا این بسیجیا حزباللهی ها هستن این حرفا وبهزودی زود عمل کردن به حرفا هم هست شب خوب به خوابی.

  14. سجاد says:

    بايد اين حرفها در اين مجلس ها گفته شود تا همه بدانند كه كي چي كار ميكنه نكنه ميخواي مثل زمان شاه هركي كاره خودشو كنه مجالسه روضه هم بيان روضه بخونن شام بدن برن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خدا بيا مرز د كسيو كه مردم را اگاه ميكند

  15. Anonymous says:

    «بابا روضه می خونم من ، پس توی این روضه چی پیدا میشه ؟ همین که تو توو سرو کلت بزنی؟بابا این لا مذهب ها دارن همین کارو میکنن دیگه » ( قسمتی از صحبت های ایشون در روز عرفه امسال )
    اینکه در روضه بتوانیم حسینیان و یزیدیان زمانه را بشناسیم باعث بالا رفتن معرفت به جناب حسین (ع) می شود و باعث می شود خلوص در عمل بیشتر و بیشتر شود .

  16. كامبيز says:

    این کسانی که امروز می گویند نباید در مجالس مذهبی حرف سیاسی زد فراموش کرده اند که خمینی عزیز (ره) همین کار را می کرد ؟ توصیه های ایشان را فراموش کردند ؟
    اگه اينو قبول داري كه مطلب تو عوض كن اگه نداري كه خوب بتوچه يه گروه بايه گروه ديگس تو رو سننه

  17. مجتبي says:

    تو يك نويسنده كوته فكر و احمق و خدا نشناس بيش نيستي كه به مراد دلم توهين ميكني تو و امثال تورا بخدا واگذار ميكنم و در دعاهاي خود نابودي شما را از حضرت رب العلمين مسئلت مي كنم

  18. دوست says:

    درباره عمرکشون و آسيب شناسي عزاداري ميتوانيد به وبلاگ زير مراجعه فرماييد :http://www.islamdin.blogfa.com/

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *