اعتراف میکنم که تصمیمام برای نگاه نکردن سیمای ج.ا.ا. کار اشتباهی بود. امشب فقط چند دقیقه در حال عوض کانالها بودم که برنامه مبهوتکنندهای از شبکه دوم سیما دیدم. البته اولش فکر کردم از این برنامههای ضد روشنفکری است که معاونت سیاسی سیما هر از چندی محض انجام وظیفه با همکاری نهادهای امنیتی و جاسوسی میسازد و قرار است طی آن ما با دیدن چند تصویر دزدکی گرفته شده که برخی قسمتهای آن هم فیلتر است بفهمیم که روشنفکرها و فیلسوفها و فعالان حقوق بشر و فیمینیستها و… خلاصه تمام کسانی که با افتادن به بلای خانومانسوز کتاب با دستگاه مشکل پیداکردهاند؛ جاسوس و خائن و مزدور هستند. به خصوص اینکه مجری هم دخترخانمی بود با شمایل زیر
که جز در همچین برنامههایی مجال ظهور نمییابند. (فرمول ساده است: مجری زن باید توی این چادرهای سیاه آستین دار –که احتمالا محض شوخی "ملی" نام گرفته- باشد و در فضای باز هم ایستاده نباشد مگر اینکه برنامه، از آن برنامههای خاص باشد که بخواهیم بگوییم: نه بابا… ما خودمان اهل بخیهایم)
اما چند لحظه بعد با دیدن تصاویری از انیمیشن "فرار مرغی" شوکه شدم.
اولش که اصلا نمیتوانستم تشخیص بدهم که پارازیت است یا شوخی یا کمدی یا اینکه ورودی تلویزیون را بردهام روی پورت دیویدی. اما با تکرار صحنهها و عوض شدن شعارها کم کم متوجه شدم نوابغ سیمای جمهوری اسلامی از انیمیشن فرار مرغی دارند به عنوان سندی مبنی بر توطئه جهانی فیمینیستها استفاده میکنند. آن هم نه یک بار و دوبار، بلکه به کرات و هر بار با توضیحات و تفسیرهای بهتر از قبل که در بالا با پایین صفحه حک میشد.
(این آقا خروسه دارد دروغ میگوید یا واقعیتش را پنهان مینماید؟ تخم گذاشتن یا داشتن؛ مساله این است!)
(آخر چرا با فرار مرغی میخواهند تفاوتهای بین دو جنس را انکار کنند؟ پس تفاوت به آن گندگی چه میشود؟)
(تهاجم ددمنشانه غرب جنایتکار به اقتدار و مسئولیت انفاق مرد در خانه! (راستی کسی اصلا میداند "مسئولیت انفاق مرد در خانه" یعنی چه؟))
(این مرغ علاوه بر اینکه بدحجاب است دارد با اشاره به مغزش عملا به زنان نارضایتی از زن بودن را القا میکند که خوشبختانه پیامش توسط تیم رصد مرغی-فیمینیستی سیما کشف رمز شد)
(واکنش یکی از ماکیان به اتهام نقش داشتناش در "القای مفاهیم لیبرالی" با شرکت در فرار مرغی. همچنین گزارش شده است مونتسکیو و آدام اسمیت از تخمهای این مرغها درآمدهاند)
(افشای ایدئولوژی فیمینیسم توسط نخبهگان دستگاه)
آدم میماند چی بگوید. فرهنگ و هنر -که جز "ضدیت" هیچ نسبتی با آن ندارند- بخورد توی سرشان، از سیاست و مسائل امنیتی و پروندهسازی و جاسوسبازی هم که نردبان ترقیشان بوده اینقدر حالیشان نیست که لااقل خودشان را مضحکه مردم و ما را مضحکه جهانیان نکنند. لااقل این نوابغ برنامهساز و سیاست پیشه و متخصصان حوزهی فیمینیسمشان در نهادهای کذایی یک بار ننشستهاند این انیمیشن را از اول تا آخر ببینند تا دست کم بفهمند این مرغها دارند از دست "زن" مزرعهدار فرار میکنند و امیدشان هم به دوتا خروس است!
البته اگر بخواهیم ته استکان پر(نصفه پر لیوان سابق) ماجرا را ببینیم باید اعتراف کرد که پخش چنین چیزهایی فایدههایی هم دارد. بزرگترین فایدهاش این است که میفهمیم گلهای سرسبد سیاسی و امنیتی و نخبههایی که آنقدر زیرک و عالیرتبه و بختیار بودهاند که در سیمای نظام ظاهر شدهاند و اجازه یافتهاند برای میلیونها نفر برنامههای امنیتی بسازند در این سطح فکر میکنند و حاصل یافتههای امنیتی و پردازشهای عمقیشان با صدها نفر مشاور و تحلیلگر و جاسوس و خبرچین و بازجو و بازپرس و تواب – و در ملایمترین و محافظهکارترین جلوههایی که رسانه "ملی" میطلبد- این میشود؛ پس وای به حال زیردستهایشان که در محافل بسته و "تخصصیتر" پر و ارشاد میشوند و به جای پرونده و دوربین و میز تدوین و دی وی دی فرارمرغی و توهم، در دستشان باتوم است و گاز اشکآور و شوکر و تفنگ و شاید بمب!
مرغهای اسیر در کارتون فرار مرغی، آن هنگام تصمیم به فرار از مزرعه "به هر قیمتی" میگیرند که میفهمند کار از اسارت و استثمار تخممرغ و کشتار تک و توکی گذشتهاست و خانم مزرعهدار دارد دستگاهی راه میاندازد که به طور گروهی و اتوماتیک آنها را میکشد، قطعه میکند و میپزد.
به قول یکی از مرغها: باید رفت دخترا… به هرجا که شده… اون طرف حصارها…
من دلم سیمای جمهوری اسلامی میخواد!
فکر میکنم این کار بیشتر از روی عجله بود تا پر کردن فضا از طرف معاونت سیاسی؛به این صورت که از اونجایی که آب باید پاهای دوستان رو خیس کنه تا بفهمند که موجی رسیده الان هم تازه منوجه این شدند که سلطه مردان بر زنان در حال کم رنگ شدن هست و بعضی مردها دیگه به جنس مخالف بصورت کالا نگاه نمیکنند پس باید ی کرد و چه بهتر استفاده از یک بازیچه قدیمی!استکبار جهانی و تهی کردن این واژه از معنی.
البته اگه واقع بین باشیم فرار مرغی هم چین هم بی غرض نیست:مرغ داری اردوگاه اسرا،زن پلیس گشتاپو،پیراشکی پز همون کوره های آدم سوزی،سرزمین جدید که ارض المعود هم هست اینطور تصویر میشه که روی اسم حقیقی اش که Birds هست خط زدند و Chickenگذاشتند بجاش!
سوژه ی عالی رو گرفتی! جدا کلی خندیدیم دسته جمعی! کاش از دیالوگ های سرشار از هوش و خلاقیت شون بیشتر می ذاشتی!
به نظرتون کی اینا را دست انداخته بود و اینها را بهشون گفته بوده؟ به نظر من كه کار یکی از همین زندانهاست! گذشتشون سر کار، دمش گرم
اتفاقن خیلی هم خوبه، با ابنکار خیلی از افراد تشویق میشوند این انیمیشن را ببینند ( اگر ندیده باشند) یا دوباره ببینند.
یادم است سال ۷۶ ما به همین طریقف کلی کتاب برای خواندن مییافتیم. مخصوصن با خواندن مطالب آن مجلهی یالثاراتِ جلدسبزِ کذایی! یادت که هست کدام را میگویم؟!
شاید هم با کمپانی سازنده ی این کارتون تبانی کرده بودند، چون اینطوری فکر کنم یه عالمه از کسانی که فیلم رو ندیدن از لج صدا و سیما برن ببیننش!
من خيلي وقته اين سيماي ضد ملي رو نمي بينم.نبايد اينا رو جدي گرفت .اونقدر در اين 5 ماهه دروغ گفتند كه حالم از شون بهم بخوره.ولي به قول خانم توحيد لو اينا احساس خطر كردند ، مي دونيد وقتي زنان يه اجتماع آگاه بشند اين آگاهي به تمام جامعه بسط پيدا مي كنه.اينا از اين مي ترسند و اين خزعبلاتو مي سازند
این خزعبلات زاییده ی ذهن های بیمار اینهاست. هرچقدر قدرت و ثروت داشته باشند یقین دارم در حسادت و تنگ نظری آنچه نمی توانند با پول و قدرت بدست بیاورند می سوزند.
مرسی
تورو خدا بگو اینا رو از خودت در آوردی! باورم نمیشه!
ما که هر هرو کر کر داشتیم به دستپاچگی اینا در ساخت برنامه می خندیدیم
البته حرص هم خوردم یکمی
سلام
اتفاقا دیشب من هم بعد از دیدن این برنامه تا مدتی تو بهت بودم! یعنی این قدر حرف هاشون مسخره بود که به نظر ساخته و پرداخته ذهن یک بچه 4 ساله بود که از کارتون فرار مرغی بدش آمده بود! بعد از برنامه به این نتیجه رسیدم یا وجود زنان و آگاهیشون برای این ها حطرناک تر از مردانه و یا دوست دارند نصف جمعیت را شیر کنند که تو سر نصف دیگه بزنند و اون نصفه دیگه هم از این که اون نصفه تو سرشون می زنند خوشحال باشند و بعد همین جوری حواسشون به هم باشه و به مسائل مهم تر جامعه کاری نداشته باشند!
می دانی خاصیت برخی نوشته ها چیست؟ درست مثل آن بچه ای می ماند که در مقابل فر و شکوه پادشاه لخت و همراهانش فریاد کودکانه ساده ای می زند که پادشاه لخت است.
این چنین نوشته هایی حتی اگر جدی هم باشند طنز آمیخته اند درست به این دلیل که این خود واقعیت است که طنز است.
این نوشته تو هم درست از همین جنس بود.
نميدونم بخندم يا گريه کنم
این اولیم بار نیست من حدود ۲ سال پیش برنامه ای دقیقا با همین موضوع در شبکه ۴ دیدم و این باعث شد انیمیشن فرار مرغی را ببینم به گفته کنج این طوری بهتر است تا باشه از این نقدها
بادیدن یک چنین برنامه هایی باید به حال جامعه گریست
چرا این وسط چادر ملی را مسخره می کنی؟
تو با چادری ها مخالفی؟
وای ی ی.. مگه ميشه؟ اين انيميشن يکی از بهترين انيميشن هايی که من ديدم و پز از جمله های مثبت و خوب بود.. بعلت کمبود برنامه چيو به جی ربط می دن… خدااااااااا
من به اين ديد می بينم که : مرغ ضعيفه رو چه به اعتراض به کشته شدن؟ بشين به وظيفه مقدس مرغيت که تخم گذاشتن و سر بريده شدن هست برس.
و کلا بزرگتر از اون اينکه های ملت. به کشتارگاه رفتن و شکنجه شدن و بی حقوقی که داد و فرياد نداره. اين اعتراضها همش زير سر استعمار و استکبار جهانی هست. وگرنه طبيعی و درستش همينه که هست. اگر ما مزرعه داريم می دونيم خودمون سرتون رو چجوری ببريم.
به نظرم اگر کمی مطالعه می کردین که ببینین این حرفا از کجا اومده بهتر بود:
http://www.mutantreviewers.com/rchickenrun.html
http://uk.imdb.com/title/tt0120630/usercomments?filter=hate
http://progressontheprairie.com/2009/06/17/ten-feminist-friendly-movies-for-kids/
http://pandagon.blogsome.com/2007/11/10/6306/#comment-466261
همون طور که می بینین خیلی از بیننده های فیلم اعتقاد دارن که این فیلم فمنیستی بوده.
گرچه من از صدا و سیما خوشم نمی آد. ولی اگر می خواین از چیزی انتقاد کنین، توصیه می کنم قبلش یه مطالعه ی کوچیک انجام بدین.
اگر دوست داشتی نقطه نظرهای متفاوتی رو بشناسی می تونی به وبلاگ من هم سر مسائل مختلف مراجعه کنی.
روز به خیر.
سی ده چهل جان؛ ممنون از راهنماییت. شما هم لطفا بعد از سرچ دو تا کلمه در اینترنت و یافتن صفحات به انگلیسی, یک کم دقیقتر به آنها نگاه کن. دو تا از لینکهایی که فرستاده بودی را دیدم. یکی کامنتهای سایت آی ام دی بی بود و دیگری سایتی که در کنار فرار مرغی کمپانی هیولاها را هم فیلمی فیمینیستی معرفی کرده است! بقیه هم خیر است ان شالله… ولی کلا فکر می کنم آن زمانی که با چند مطلب یا آدرس وب خارجکی دیگران مبهوت می شدند گذشته باشد. (بماند که اصلا جان کلام مطلب درباره خود فرار مرغی نیست)
خیلی جالب بود من خودم این برنامه رو دیدم و واقعا فکر کردم طنزه.
ولی بهتر نیسته به جای این همه انتقاد یک بار از بان خودتان از حقوق زن بنویسید اینکه شما به عنوان یک روشنفکر چه حقی برای زن قایل هستید؟
خيلی خوووووووووووب بود. دست مريزاد
جوابم را ندادید؟
مردم از خنده! مرده شور همشون رو ببرن! از دم! همه! به خصوص اون مجری های مشنگ که با يه دنيا اعتماد به نفس جلو دوربين می رن! طفلکای بدبخت!
باید رفت … به هرجا که شده… اون طرف حصارها…
واقعا توهين به شعور ملت غير قابل تحملهُ. باور کنین اين صدا و سيما دليل اصلی بيماريهای روانی تو جامعه اس
میترا خانم جان؛ من هیچ کس را مسخره نمی کنم. هر کس مختار است هر لباسی که دوست داشت بپوشد و این فقط به خودش مربوط است. تازه مادر خود من چادریست. اما حکایت “چادر ملی” فرق می کند و فکر می کنم به خودی خود مسخره هست که چادر عربی را با تغییرات بی ربطی به اسم “ملی” در قرن بیست و یکم به زنان ایرانی تحمیل کنی. هرچند که برای تمام کسانی که چادر به اصطلاح ملی یا عربی می پوشند به اندازه دیگران احترام قائلم.
درود
هرچند همواره سعی میکنم وقت گرانم را در اینطور بحث ها نگذرانم اما وقتی دیدم با وجود اینکه این مطلب اینچنین کودکانه و همچنین ناشیانه مطرح شده، نظرات بالارا به دنبال داشته (که متأسفانه ناشی از بی اطلاعی دوستان است!) تصمیم به ذکر چند نکته کوتاه (البته در حد همین مطلب) گرفتم.
1. کمی برای آشنایان با مفهوم فمینیسم، قرار گرفتن این واژه در کنار عباراتی چون روشنفکرها و فیلسوفها و فعالان حقوق بشر عجیب است…!
2.از ادبیات و دستور زبان و نوع طرح این مطلب که بگذریم، چه خوب است اگر قبل از آنکه به سراغ اینطور موضوعات بزرگتر از فهم خود بیاییم،لااقل کمی املای خود را قوت دهیم تا به جای نخبگان ننویسیم نخبه گان! (البته سایر غلط ها را میگذاریم به حساب اشتباه چاپی)
3. برای من و بینندگان این برنامه جای سؤال است که چرا فقط قسمت های کارتنی این برنامه توجه شما را جلب کرده است؟! که البته این سؤال دو جواب بیشتر ندارد: یـــا نبوغ و اعتماد به نفس بسیار بالای شما باعث کشف چنین اشکال عمیــقی در برنامه شده است یـــا هم این قسمت هاست که نیازهای شما را متناسب با سنتان پاسخ میدهد که در این صورت نه تنها نقدهای بالا و هیچ نقد دیگری بر این مطلب وارد نیست بلکه یک شکلات هم جایزه دارید!
بدرود
خیلی خوب بود
واقعاً که!
شما ها رو چی داره میشه؟!
یا هو
بسیار مشعوف شدیم از دیدار این بلاگ وزین.
آقا! یکی از توفیقات اجباری دیدن کیهان صوتی-تصویری این است که می شود چنین سوتی ها سوژه های نابی را برای نوشتن یک پست پرملات در آورد.
الحق و النصاف زدید به هدف-که اگر این بنگاه لجن پراکن نبود امروز اوضعمان بهتر از این بود.
جای خوبی دست گذاشتی
خووب
سلام
این بار واقعاً نمی توانستم جلوی خنده ام را بگیرم خصوصاً با توضیحی که درباره واکنش یکی از ماکیان نوشته ای
عالی بود چی بگم عالی بود
داداش نوشته “من و بینندگان”. یه سوال برام پیش اومده: ایشون احتمالا جزء “سازندگان” برنامه نیستند؟؟؟ وقت گران ایشان شاید در راه رسوا کردن چهره پلید فمینیسم برای ما گمراهان صرف می شود؟!
بابا ایول، خوشم اومد.
همه جای دنیا احمق هست. مهم اینکه احمقا حاکم نشن که…..
اینا خنده نداره باور کن گریه داره
همه چیزمون افتاده دست یه مشت کولیتوریس خل