اصولا وقتی که با هزار تومان میتوان بهترین فیلمهای دنیا را با کیفیت دیویدی در خانه دید؛ رفتن به سینماهای کوچک بدساخت با سیستم نور و صدای بد و سلفیدن سه هزار تومان برای هر نفر کار شاقیست. اما دیدن فیلم “تهران طهران” مهرجویی و کرمپور به نظرم ارزشش را داشت.
این فیلم برای من مبهوت کننده بود از نظر حجم ضعف و بدساختی. البته فیلم ضعیف و حتی مزخرف پیش از این هم دیده بودم اما تهران طهران واقعا چیز غریبی بود. خط روایی داستان و دیالوگ نویسی پیشکش. میگوییم “استااااد” لابد از این مسائل پیشپا افتاده سینما گذر کردهاند، بازیها بیربط بود. طراحی لباس به قدری اشتباه بود که تا آخر فیلم منتظر بودم یکجا مثلا بفهمم چطور میشود زنی از پایین شهر که از شدت فقر سقف خانه شان میریزد مثل دانشجویان رشته هنر لباس -آن هم از نوع پولدارش البته- لباس میپوشد؟ فیلمبرداری در سطحی بود که وسط همان اپیزود کلا کیفیت تصویر عوض میشد؛ انگار نه انگار که این فیلم در جایگاه یک فیلم حرفهای است نه مستندی از وسط میدان جنگ و با حداقل امکانات.
کیفیت صدا -به خصوص در اپیزود دوم- به قدری بد و حتی گوشخراش بود که آدم فکر میکرد لابد مقصودی پشت آن است که آخر فیلم مشخص میشود. دریغ از یک صحنه که شعاری و باسمهای نباشد. یا لااقل منطقی باشد یا کمکم اینقدر ملالآور نباشد. به قدری این فیلم احمقانه و مزخرف بود که توصیه میکنم حتما ببینید! واقعا هنوز باورش برایم سخت است که دو ساعت و ربع توانسته باشم آنهمه تصاویر بیربط و بیکیفیت را تماشا کرده باشم. ما هیچ، آنهایی که سینما سرشان میشود چرا اینها را به جشنواره میبرند. از آن بدتر چرا در سینماهایی اکران میکنند که معدودند و فیلمهای زیادی در نوبت اکران. آنوقت دائما هم حضرات نالهشان هواست که چرا سینما در کشور ما روبهورشکستگی است.
بگذریم. بروم بروفنم را بخورم که سرم از درد دارد میترکد. آها راستی این را بگویم که چرا میگویم با تمام این اوصاف میارزید. ارزیدنش مربوط بود به مهرجویی که اگر اسم او نبود نمیرفتم فیلم را ببینم و باز اگر اسم او نبود همان بیست دقیقه اول که آن تصاویر بیمزه ار موزهها با آن دیالوگهای کلیشهای پخش شد از سینما میآمدم بیرون. به نظرم این درس به پول و وقت و اعصابی که ازمان هدر شد می ارزد: اگر روزی روزگاری پخی شدی، قبل از اینکه فاتحه اسم و سابقهات را بخوانی خودت را بازنشسته کن. خوب نیست آدم تبدیل به کاریکاتور خودش بشود، آنهم کاریکاتوری توهین آمیز.
شاهکار دیگری از مهرجویی
توی ماهنامهی فیلم اینقدر که از این فیلم تعریف کرده بودند، از پدرخوانده تعریف نکرده بودند.
شاهکار دیگری از مهرجویی
من که دستم به ماهنامه نمی رسه ولی به خدا مزخرفه. به امام حسین مزخرفه. به جان آقام مزخرفه.
مرسی نقد بی رحمانه ای بود
نقد نبود دوست عزیز فحش بود. من منتقد سینما نیستم و اگر بودم هم این فیلم ارزش نقد را نداشت.
وقتي راحت نشستي توى يه اتاق و حتى زحمت يك دقيقه تهيه فيلم را نميداني چقدر خوبه مردمو دراز كني و چوب بزنى ٠ بيشتر ما نشستيم و منتظريم يه اتفاقى بيافته راجع به اون اظهار نظر كنيم ٠ولى خودمون اتفاق رو نميتونيم به وجود بياريم٠
آقا من با این جمله آخر عجیب حال کردم!!!!!!!!!! اصلآ خوب نیست آدم کاریکاتور خودش بشه! تو هیچ زمینه ای!
می گم جسارتاً خوب دق دلی ای که از این فیلترچی ها داشتی رو سر این فیلم خالی کردی!
كلي پول خرج كردن فيلم ساختن شما يهو كل كازهوك وزه شون رو ريختي به هم!
خيلي نقد باحالي بود
ولي هيچ فيلمي به مزخرفي نيش و زنبور نيست. نه؟
چرا وب تازه نميزنيد
سرعت اينترنت كم كردن
اين فيلترشكن هم كلي سرعتو مياره پايين
درکمال حسرت فیلم را ندیده ام. لذا بحثی ندارم درمورد داوریت نسبت به فیلم “طهران-تهران” استاد مهرجویی.
ولی خب به ادبیات شما وعدم تعادلت که تابلواست اعتراض دارم. البته همۀ عدم تعادل هایمان را درک می کنم.
ولی بقول خودت اول بگذار یک پخی بشی بعد کاریکاتورخودت باش. شما دیگر الان محمود فرجامی هستی. ووزنی خواهی داشت اگر سبکبال باشی عوض جلف. یا…هو
آقا این فیلتر شکن گوگل چقدر باحاله!
با فیلترشکن گوگل میام.
خیلی خوبه اگر بشه نظر هم داد.
آقا شما الان یه خرده عصبانی هستی. من می رم نیم ساعت دیگه میام
خودتان میگویید تهران،طهران. در تهران با وضعیت کنونی چیز زیبایی هم وجود دارد؟