خوب به عکس پایین نگاه کنید. بریدهایست از یک نشریه دانشجویی پرتیراژ. مهم نیست کدام نشریه. همینطور که مهم نیست این مثلا طنز، شاهکار کیست. خوب به متن نگاه کنید:
انصافا از نظر سطحی بودن، اهانت آمیز بودن و نژادپرستی شاهکاریست که فقط در یک نشریه ایرانی و فقط در مورد افغانیها ممکن است نوشته شود. البته شاید هدف از نوشتن این مطلب، بیشتر هدف تشریح وضعیت نابهسامان مهندسان عمران بوده ولی از آنجایی که افغانیها گوشت قربانی عزا و عروسی ما هستند، تا جایی که در توان بوده، به سمت آنها لگدپرانی شده.
و البته چرا که نه؟ چرا نباید این قومالظالمینی که در بدترین شرایط جنگی و با کمترین امکانات، کمبود نیروی کار ما ایرانیهای شریف را تامین کردند، در دوران سازندگی جان کندند و بعد که جاگیر و پاگیر شدند با یک تیپا به دیار خودشان روانه شدند را حسابی مالش داد؟
ولی خودمان را گول نزنیم دوستان. بازی دیگر بس است. ما همگی میدانیم چرا از نیروی کار افغانی استفاده میکنیم. چون با کمترین حقوق، بدون بیمه و بی هیچ دردسری برای کارفرما؛ سه برابر یک ایرانی کار میکنند و بخواهند حرف مفت هم بزنند می دهمیشان دست پلیس و خلاص.
خیلیهایمان میدانیم چرا خبرها پر است از جنایتهای افغانیها. چون از پلیس بگیر تا قاضی و خبرنگار دوست دارند جنایتها را افغانیها کردهباشند. و تازه مگر عجیب است اگر مردمانی از همهی حقوق اجتماعی محروم باشند و در نهایت فقر به سر ببرند و جرم و جنایت در میانشان زیاد باشد؟
بله؛ بیست هزار تومان میدهیم و در عوض شیرهی جان یک "افغانی" را میکشیم تا شب به خرابهای که با پلاستیک پنجرههایش پوشیدهاست برای چندتا بچه معصوم که زیر لباسهای کهنه و لحاف پاره از سرما میلرزند کمی غذا ببرد تا اگر برادران شریف همزبان و همکیش ایرانیاش آنها را تقریبا از همهی حقوق اجتماعی محروم کردهاند؛ لااقل امشب گرسنگی نکشند. زنش هم الانهها از کارگری خانههای مردم با با چند تا دو هزار تومانی دردستهای ترک کردهاش میآید. روز خوب مفتخورها!
کارشان تخصصی هم باشد بلدیم چه کنیم… میدهیم لباس فرم المپیک برای ورزشکارانمان طراحی کنند و بعد که دوختند و استفاده کردیم، برای اینکه حرفی تویش نباشد و نگویند یک وقت کارمان به جایی رسیده که پول دوتا "افغانی" را نمیدهیم، میدهیم با پیک 350هزار تومان برایشان بفرستند. تقریبا دستی ده پانزده هزار تومان. دیگر چه میخواهند این نانجیبها؟
باز هم متن بالا را ببینید. وقتی متنی اینقدر فاشیستی و توهین آمیز در یک نشریه "دانشجویی" چاپ شود خودتان بفهمید که در کوچه و خیابان چه خبر است. در کلانتریها چه خبر است. در کارگاههای ساختمانی چه خبر است. در مدرسه چه خبر… آه گفتم مدرسه؟ نه در این یکی خبری نیست، مگر نمیدانید بچههای افغانی حق تحصیل ندارند. مگر نمیدانید حتی اگر قانونی به ایران مهاجرت کردهباشند هم ایرانیها عارشان میآید بچههایشان کنار بچههای افغانیها بنشینند. مگر نمیدانید ما از نژاد پاک آریایی و همخون با آلمانی ها هستیم!
باغبانی داریم افغانی. اسمش عبدالخالق. حدود سی سال پیش آمده به ایران. بعد ده سالی کارگری و دربدری چون آدم پاکی بوده دختری از همان حوالی بهش دادهاند. زن و بچهای به هم زده و الان بیشتر از ده سال است که باغبان ماست. اینکاره نبود، فعله بود؛ اما آنقدر وجدانی کار میکرد که باغبان شد. (راستش پدرم جرات نمی کند باغ را بسپرد دست همولایتیها!) چهار پنج سال است که "قانون" آمده افغانی ها باید بروند. هربار این بدنده خدا را میبرند پاسگاه که یالله بزن به چاک. زن و بچهات را هم ببر. و تا اشکش را درنیاورند و پدرم نرود سند نگذارد و دم ده نفر ار نبیند ولکن نیستند. به همین راحتی!
دوستی داشتم افغانی. اهل شعر و ادب. در یکی از این دیدارهای شعرا با آقای خامنهای هم توی تلویزیون دیدمش. زنش هم مطبوعاتی بود. بچهای هم داشتند. بدون هیچ پشتوانهای و با فقر کامل در تهران زندگی میکردند. شاید بیست سالی بود که اینجا بودند. لهجهشان کاملا تهرانی شده بود. یک دفعه خبر رسید افغانستاناند. جایی نوشته بود که بیرونمان کردند و آن چهارتا اسباب زندگی را هم که با خون دل فراهم کردیم از مرز تایباد برگرداندهاند. باز هم به همین راحتی!
از این راحتترهایش را در حاشیه هر شهری میتوانید ببینید. بروید قلعه ساختمان مشهد. ورامین. اگر سحرخیز باشید همین صبحهای سرد پشت درهای اردوگاه سلیمانخانی تهران هم دیدنیاند. آدمهایی سیاه شده از سرما. ایستاده در صف. مچاله شده. تحقیر شده. افغانی!
به عکس بالا نگاه کنید… تصویری از حقارت و ریا و درندهخویی یک قوم را نمیبینید؟
چرا با اين ديد ميبينيد؟ واقعيت اينه که اکثر نيروی کار ساختمانی در ايران افاغنه هستند.حالا شما بدت مياد جای افغانی بخون کارگر ساختمانی
واقعا خيلي ملت نژادپرستي هستيم. تازه ادعايمان گوش فلك را هم پر مي كند. خوب است اين افغاني ها تا چند سال پيش هموطن ما بودند حالا از صدقه سر!! پادشاهان بي عرضه مان از ايران جدا شدند.
چند وقت پيش كه اباما هم رئيس جمهور شده بود هر سايت ايراني را باز مي كردم مدام سياهي اين بنده خدا را به سرش مي كوبيدند. انگار گناهي مرتبك شده باشد. در صورتي كه در خود امريكا اصلا اين مساله مهم نبود شايد هم من نديدم.
فکر کنم اون بنده خدايی که اينو نوشته ِيه در صدم احتمال نمی داده که يه روزی يکی تو ايران پيدا شه که انقدر روی افغانی های حساس باشه ؟!حساس !
afaqane az sharif tarin mardomike boodand ke man ta emruz didam,vaqean jaye taasof dare,
nemishe tojihesh kard faqat taasof dare
سلام؛
البته من مطلبتون رو جای دیگه خوندم و با لینک اومدم؛
واقعا فکر من هم مثل شماست؛ تقریبا بدون هیچ تفاوتی!؛ باورم نمیشد یه ایرانی داره این حرفا رو میزنه(خودمم ایرانیم البته!) ولی هر چی از ایرانی ها دیدم خودپسندی و نژاد پرستی بوده و بس؛
داییم یه زمانی از آلمان اومده بود صحبت نژاد پرستی شد گفت به خدا نژاد پرستی ای که ما تو ایران داریم هیچ جای دنیا نداریم!؛ بابا افغانی تو ایران فحشه!!!؛
شاید ده سال پیش این حرفو زد ولی هنوز تو گوشمه؛ مطلبتونو که خودم دوباره حرفش برام تازه شد.
اینکه زجر کشیدن افعانیا برای اغلب ایرانیها یه چیز عادیه هم یه مساله ی تاسف اور دیگس؛ شما واقعا خوب توضیحش دادی؛ واقعا خوشحالم که این پست رو خوندم؛ تو بلاگم با لینک پابلیشش میکنم بااجازتون؛
متاسفانه راست می گویی .
سلام … البته اين ديد نسبت به افغاني ها چيز جديدي نيست من بيشتر از چاپ اون تو ستون آزاد تعجب كردم اين قضيه به من حالي كرد كه
مسئله ي فاشيسم حالا حالا ها با ماست و بدجور رفته تو رگ و پيمون جوري كه حتي وقتي مي خوايم بهش اعتراض كنيم نا خودآگاه مي گيم : از ما ايرانيا بعيده !!!! بازم بحث نزاد رو مي كشيم وسط …. آي هوار !!!! از بشريت بعيده بشريت ! ما تا كلا ناسيوناليسم رو بي خيالش نشيم نگيم ما ايراني ها اينجور ما ايراني ها اونجور ( حالا اين اينجور و اونجور هم مي تونه صت مثبت باشه هم منفي ) اين مشكل حل نميشه
سلام دوست عزیز ما شما را به لینکستانمان افزودیم
در صورت تمایل شما نیز ما را لینک کنید
در ضمن شماره چهارم همراوی نشریه تخصصی داستان منتشر شد
منتظر دریافت نظراتتان هستیم
عالی بود
اين بنده خدا اومده بدبختيه مهندسهاي ايراني رو نشون بده شما گير دادي به توهين به افغاني؟
تو كشوري كه كارفرما با نيروي ليسانس و فوق ليسانس مثل سگ برخورد ميكنه، قرارداد سه ماهه ميبنده، تعهد ميگيره كه در هر شرايطي تو هيچ اعتراضي نخواهي داشت ، حقوق ماهي 350 تومن ميده اونم 3ماه يكبار و اين كه خوبه همين شركت نفتي كه اوازهاش گوش عالم رو كر كرده تا 2سال ماهي 250 تومن به مهندس هاي تازه استخدام حقوق ميده…. با اين شرايط ميخوام سر به تن هيچ افغاني نباشه، شما يه سر به روستاها و شهرستانهاي كوچك بزن ببين كه از بيكاري جوان هاي اين مملكت به چه خفت و خواري اي افتادن بعدن از افغاني هاي عزيز دفاع كن، همين افغاني هاي عزيزي كه دهن ملت مارو با مواد مخدرشون سرويس كردن!
اتفاقاً همین چند روز پیش جلسه ی بررسی چند شماره ی اخیر ستون آزاد بود. تنها کسی که به این مطلب اعتراض کرد بنده ی حقیر بودم که به جای عذر خواهی و اعتراف به این گاف گزاف، با لحن رجز خواننده و لجن مالنده ی آقای ظریف مواجه شدم. جای شما خالی… نبودید ببینید که چطور با اصناف توجیهات خود، خار و خاک بر چشم مروت میزد! گفته بودم که ایشان احتیاج به ارشاد دارند! شما را به خدا وقتی آمدید مشهد کمی هم ایشان را برادرانه نصیحت کنید.
آتبین جان، جان هر کی دوست داری دیگه از این عبارت ارشاد در مورد من استفاده نکن. من از اول هم به اين عبارت حساسيت داشتم، چه رسد به حالا که یکجوری نیروی انتظامی مردم را در کوچه و خیابان ارشاد میکنه که آبروی ارشاد و نظم و مردمی را برده.
من با همان قلم ضعیف و قاصرم گه گاهی نقد میکنم. همه را و دوستان را البته بیشتر. حالا دوستان پند بگیرند یا ملال به خودشان مربوطه. ضمنا هر مشکلی با ظرفا و ضخما داری سر جدت من را قاطی نکن…
واقعاً مقاله جالبی بود کاملاً موافقم.. ما ایرانی ها شورشو در آوردیم…. یه روز میاد افغانی ها با ما این روز رو بیارن ولی فکر نمی کنم جنین رفتاری رو بکنند زیرا واقعاً شعورشون بالاتر از ماست.. البته استثنا هم بدیهیه
حالا جالب این است كه حضرت مولانا كه اینقدر بهش می بالیم از خاك افغانستان است!
به هر حال تشكر می كنم از این مطلب بسیار به جایتان. وظیفه شما (و اینجانب و هر كس دیگر) گفتن حرف حق است، حتی اگر گوش شنوایی نباشد. یا حق!
داشتم به این نکته فکر می کردم که اگر این امریکایی ها 10% این توهینی که ما به افغانی ها می کنیم رو به ما اینجا می کردند چه حالی می شدیم!
تازه بعضی وقت ها پا بده از نژاد پرستی شون گلایه هم می کنیم!!!
من یک افغانم، هردو مطلب را خواندم و نیز اظهار نظرها را دوستی نوشته بود که روزی بیاید که افغانها همین برخورد را با ایرانیها بکنند فکر نکنم چنین شود، من همین الان در کابل دوستان زیاد ایرانی دارم که در بخشهای مختلف کار می کنند و حتی موسسها و سازمانهای فرهنگی دارند و چون در افغانستان کار می کنند از دید من یک شهروند افغان اند.
آنچه در تنظر نوشته شده است فکر نکنم توهینی به افغانها باشد، متاسفانه بیشتر بازتابگر نوع تفکر حاکم بر بخشی از فرهنگیان ایران است، مناشاء این گونه تفکرها می تواند از مطلق نگریهایی ایدیولوژیک آمده باشد، در هر صورت بعنوان یک انسان که سی سال عمرش را در نابهنحاریهای جامعه بشری امروز گزرانده است آرزوی خیر وصلاخ برای مردم با فرهنگ ایران دارم
منم افغانیم و همیشه هم با افتخار اینو میگم …
مشکلی با ظرفا ندارم. از همین جا دستشون رو هم می بوسم!
ولی اگر شما بهش بگین، چون اوتوریته دارین راحت تر قبول میکنه. ضمناً آقای نظریه پرداز فردا دانشگاه فردوسی سخنرانی داره. بعد ۳-۴ سال دوری از میادین حالا باید بریم پای صحبتش بشینیم. ببین با ما چی کار کردی فرجامی جان! به قول مولوی:
سجاده نشین با وقاری بودم
بازیچه ی کودکان کویم کردی!
آقا ملت بیمار ما برای اروپایی ها هم پشت چشم می آیند! فک کن طرف از دورغوز دره آمده زبان انگلیسی بلد نیست آن وقت به طرف اروپایی می گوید زبان نفهم! شما توقع دارید این جور آدم انسانیت فرضن سرشان بشود.
قضیه اینه که افغانی ها هم انسان هستن درست مثل ما ،مثل چندین میلیارد آدم دیگه.البته که انسانهای ادیب و فرهیخته کم ندارند .
ولی خودمونیم ما ایرانی ها همچین یه خورده با همه مشکل داریم.یه ذره ذهن هامون بیماره.خیلی هم تقصیر خودمون نیست ، اینطوری بزرگ شدیم.
یه مطلب جالب پست کردم راجع به حماس هست حتما یه سر بزنید .
http://www.new-negah.blogspot.com
سلام
البته آتبين خالی ميبنده، چون ابتدا من در جلسه به اين تيتر اعتراض كردم!!!
گاف هایی این چنینی در نشریات دانشجویی که نشریاتی تجربی به شمار می آیند اگر طبیعی نباشد غیر طبیعی هم نیست!
راستی تيراژ اين نشريه ۲۳۰۰۰ عدد است، تيراژ سريال چهار خانه ۷۰۰۰۰۰۰۰ عدد بود!!
حالا دعوا نکنید ارژنگ و آتبین، افتخارش نصف نصف مال هر دو تون. اتفاقا من هم همه گلایه ام از آن نشریه دانشجویی نیست. چون این طرز تفکر در جامعه ما غالب است و خب دانشجوها هم از همین جامعه هستند. من اعتراضم به ریشه های فاشیستی تفکراتی ست که چنین نمودهایی در حکم نوک کوه یخ بیرون زده از آبند برای آن (چه جمله ادیبانه ای!) هر چند که از دوستان دستندرکار آن نشریه دانشجویی هم خیلی تعجب کردم…
ارژنگ جان! چون در صدا و سيما اين كار خبط رو انجام دادن پس اگر ما هم انجام بديم اشكالي نداره؟! چرا مرتكب مغالطه ي (خودت هم) مي شي؟
محمود خان، باور بفرماييد كه من شخصاً پوپري هستم و اين ظرفا و ضخما همه هايدگري و فرديدي و داوري اي و …!
ضمناً ديشب كه با آقاي ظريف صحبت مي كردم، به اشتباه خودش اعتراف كرد. گفت ديگه اين دست قضايا تكرار نمي شه.
نوشته بودي كه: گاف هایی این چنینی در نشریات دانشجویی که نشریاتی تجربی به شمار می آیند اگر طبیعی نباشد غیر طبیعی هم نیست!
يعني چي؟ چون تجربي هست پس ما في المثل نمي دونيم كه توهين به اقليت ها بده؟! و اساساً معني نشريه ي تجربي چي هست؟ يعني ابطال پذيره؟! و اينكه چرا اين اشتباهات نه در سال اول و دوم و سوم… كه در سال پنجمش اتفاق ميوفته؟ و ديگه اينكه آقاي ظريف كسيه كه سابقه ي فعاليت مطبوعاتيش نسبتاً زياده. نميشه ستون آزاد رو به صرف نام دانشجوييش در كنار ديگر نشريات دانشجويي قرار داد و مقايسه كرد و از اين حسن تا آن حسن صد گز رسن!
ضمناً اگر چيزي نه طبيعي بود و نه غير طبيعي يعني شما ام الفطريات نظري(امتناع ارتفاع نقيضين) رو قبول نداري و با اين درجه از دقت به جنگ من آمده اي!
و در آخر اينكه چرا آدمي بايد مطلبي بنويسد كه صدر و ذيلش با هم نسازند؟ شما كه ادعا ميكني قبل من به جناب ظريف اعتراض كردي، چطور اينجا از اين حركت دفاع ميكني؟! زهي دقت، زهي انصاف، زهي گوهر ناشناس ناصراف!
حاج آتبين دباغ! از افاضات شما محظوظ شديم چون زاغ در باغ!… وليکن از ادامهی استدلال سجعآميزم معذورم چون آن دو اغ ديگری که به ذهنم میرسند خود مغالطه برانگيز عکس اجتماع ضدين قياسی هستند!… همينقدر سخن کوتاه کنم که يحتمل ارژنگ آمده ابرويش را درست کنم زده تخم (چشمش!) را هم له کرد. يعنی میگويد به اين نشريه خرده نگيريد چون آماتور است و کم تجربه! من اگر جای ظريف بودم به خاطر اين گفته چنان فعل ضخيمی بر سر ارژنگ میآوردم که يادش نرود، يا هر چه که تا به حال داشته از يادش برود! شما هم به جای اين گيردادن ها بنشين لب لبابي، بوستاني، مناجاتنامهای چيزی بنويس برادر! حيف است اين همه سجعی که شما بر نوک منقار داری… راستی چه سری چه دمی عجب پايی 🙂
“افغانی” واحد پول افغانستان است. شهروندان آن “افغان” هستند.
در یکی از وبلاگها (فکر کنم وبلاگ خانم خضرحیدری بود) نوشتهبود که دستور رسمی صادر شده که اگر کسی افغانها را سوار تاکسی شود جریمه میشود و همچنین هر کس به آنها خانه اجاره دهد. با این شرایط که افغانها در ایران دارند، مردم عادی هم تا جایی که بتوانند به آنها زور میگویند و این انسانها از حمایت هیچ انسان دیگری در میان ما برخوردار نمیشوند. آنوقت این دست مطالب…
ما آخرش نفهمیدیم…افغان یا افغانی..!
برادر آتبين
اشتباه نشه، من اصلا از اين متن دفاع نمي كنم، اين متن و مخصوصا تيترش جاي دفاعي هم ندارد.
سلام
من هم این متن رو خوندم!نقد شما رو هم خوندم!
بنظر نویسنده قصد هیچ توهینی نداشته و به قول فاضل ترکمن حتی یک درصد هم احتمال نمی داده که کسی اینقدر حساس باشه روی این موضوع!
بیایید کمی واقعیت های جامعه خودمون رو ببینیم!
کم ندیدم و نشنیدم در مورد کارهای این قوم توی ایران!
بنظرم بخث روی این موضوع بیهودس!
موفق باشید
علی مدد
ميدانی اينجا خانه من است گرچه در آن اختياری ندارم گرچه از آن بيزارم . هرچا که رفتم گفتند برو ايران . اما اينجا هم اختياری ندارم . نمی خواهم اينجا عربها باشند . عراقيها . افقانها . اين خرابشده مثلا مال من است مثلا اختيار اينجا را که دارم . به من همه جا گفتند برو کشورت را بساز اين که کشورت دست افراتيون افتاده مشکل ما نيست .من امدم که بسازمش و به اتباع اين کشورهای ويران ميگويم برويد کشورتان را بسازيد اين مشکل ما نيست
نه اون طرفی و نه این طرفی
ولی متن احمقانه بود.
واللا من ممطلبو خوندم. به وضوح مشخص بود که خط اصلی مطلب انتقاد از وضعيت کاری مهندسان بود و در خلال اون گريزی به شرايط افغانها رده بود. گرچه شرايط زندگی افغان ها رو که شما به درستی تشريح کرديدُ وارونه جلوه داده بودُ ولی اهانت مستقيم و يا فاشيستی بودن در ان ديده نمی شه. مطلب شما درباره شرايط افغان ها در ايران واقعی و دلسوزانه بود و اين موضوع جای حرف بسيار دارهُ ولی بهانه نوشتنش به نظرم قوی نيست. متاسفانه ما ايرانی ها نژاد پرستيم و اون را اصلا عيب هم نمی دانيم و بهش فخر می کنيم. شايد گناهی نداريم. اخه به ما هرگز يتد ندادن حقوق بشر يعنی چی. هر کی ميدونه خودش ياد گرفته!
سلام
يک گلايه بکنم از شما آقای فرجامی از شما که هميشه به گفته ی ظريف دوستدار و حامی نشريه بودين آوردن اين مطلب در سايت مشهور و پر خواننده تان فکر می کنم مقداری به نشریه لطمه خواهدزد!هرچند شما اسم نشریه را نیاوردید ولی خود می دانید نشریه به دست افراد زیادی می رسد که خیلی از آنها خوانند ه ی مطالب شما هستند و دیدید که در کامنت هانام نشریه ذکر شد
ثانيا اگر خوب به به مطلب نگاه کنين هيچ توهينی نسبت به برادران افغان ديده نمی شود که ایتقدر تند و تیز مطلب کوبیده شود فقط مقايسه ای بين يک مهندس و کارگر افغانی است اگر توهینی باشد نسبت به مهندس است نه برادر افغانی يعنی عملا فقط اسم افغانی بکار رفته با این حال من همان ابتدا که نشريه را در چاپ خانه ديدم به حسين بصورت تلفنی تذکر دادم و در جلسه ای که آتبين و ارژنگ هم در موردش حرف زدن بعد از تذکر آتبین و ارژنگ برای حسین به چند عدد از پيامک هايی که بخاطر اين مطلب به نشريه زده شده بود اشاره کردم نه بخاطر توهين آميز بودن مطلب بلکه به علت حساس شده يک عده افراد که در جامعه ی ما زندگی می کنند ولی اين مطلب شما حساس شدن برادران افغانی را خیلی بیشتر خواهد کرد
بهر حال آن مطلب نبايد چاپ می شد نه بخاطر توهين آميز بودن(چون نبود) بلکه بخاطر حساسيت زا بودنش واشتباهی رخ داده که همه حتی حسين به آن اقرار داريم ولی فکر نکنم اين مطلب تند و تيز شما تاوان خوبی باشد.
در ضمن من بخاطر شغل پدرم با بسياری از آن کارگران آفغانی برخورد داشته ام اما با افغانی های ميلياردری هم برخورد داشته ام که فعالیت هاشان به تورم موجود در ايران بيشتر دامن زده است
با عرض پوزش از جسارت بسيار
بدرود
خواننده افغانی تان تشکر میکند از این متن تان …. در مدت اقامت ار کشور بقییه الله اعظم متوجه این مسایل برای هموطنانم شده بودم . از المان
حداقل حسن چاپ اين متن اين بود که همه فهميدن محمود فرجامی ارادت خاصی به برادارن افغان دارد، ناقلا نكنه ميخواي مقدمات پناهندگي ات رو به اونجا جور كني
سلام به بيادران ايرانی ما
من یک افغانم . و به افغان بودنم افتخار میکنم. من یک مهاجرم اما روزی باز میگردم و تمام این خاطرات تلخ را با خود به سرزمین ویرانه خود که زمانی مقتدر و اباد و ازاد بو د میبرم…
جناب اقای فرجامی به نکات ظريفی اشاره کرديد. من خوشحال شدم از متنی که نوشته کرديد. نمی دانم دوستانی که می گويند اقای فرجامی حساسيت بيش از حد به خرج داده اند!!! توهين را چه معنی می کنند . چيزی که در ايران بند بند استخوانهای من با ان اشنا هستند. يک کشور مسلمان و برادر…اسلام!!! اسلامی که همه را به وحدت و برادری می خواند اسلامی که حتی برای حيوانات ارزش و حقوق قايل می شود و اسلامی که ايران به ان فخر می فروشد و تشيعی که به ان دل خوش است که تنها کشور شيعه در جهان اسلام است!!… من باز می گردم مطمئن باشيد که باز می گردم و نخواهم ماند….و راست می گويی ای برادر اين مشکل ماست مشکل شما نيست!!!من وقتی رفتار اساتيد دانشگاهی که خوشند که مطرح در سطح بين اللمللی است ديدم ديگر توقعی از توی دانشجو!! توقعی از توی عوام ندارم!!!کاش خانه دل خود را ميتکاندی و چشمايت را می بستی و يک لحظه خود را جای من می گذاشتی… گمان خواهی کرد که برای هميشه افغانستان اين گونه خواهد ماند؟
گمان خواهی کر د که خدا نداريم؟؟؟؟
مواد مخدری که نامش برای افغانستان مانده …از همان هرويين و ترياک چرا توی ايرانی در راه درست استفاده نمی کنی؟ تو که علم استفاده از ان را داری؟ برو دارو بساز که بيماران استفاده کنند… تو فکر می کنی افغانستان ان را تخليص می کند و می فروشد؟؟تو فکر می کنی که افغانستانی که می کارد سود ميبرد يا ان کس که …؟؟؟من نمی گويم افغانستان زمين خشخاش ندارد ولی ايا پاکستان ندارد؟؟؟؟ صدا و سيمای ايران دوست دارد که بگويد همه چيز تقصير افغانهاست!!! و تو گناهی نداری چون در کشوری که اينقدر خفقان و فيلتر خبری باشد…نه تو گناهکار نيستی…
در ضمن فرمانده نيروی انتظامی را هم مصاحبه اش را می خواندی که امار جرم و جنايت افغانها نسبت به تعداد انها بسيار کم است…ما بديم اما شما ايا خوب هستيد؟؟؟؟؟
با سه مطلبِ صفحه های سگی(طنز)،کارگاه داستان، نقد کتاب بازی آخر بانو نوشته بلقیس سلیمانی همراوی به روز شد
نظر یادتون نره
همیشه آدمای ضعیف تا یه ضعیفتر از خودشونو میبینن هرجوری شده لهش میکنن تا دلشون خوش باشه که قدرت دارند.واقعا متاسفم برای این همه فکر مسموم اینهمه عقده .برای ایرانی که سالهاست فقط اسم مردانگی و انسانیت و شرف رو به یدک هم نمیکشه… که نشخوار میکنه.که سالهاست از زور بیچیزی مجبور شدیم همین آخرین سرمایه های انسانیمون رو هم بخوریم.
امیدوارم به کسی بر نخورده باشه ولی نمیشه از حقیقت فرار کرد .همه ما ایرانییم و خودمونو خوب میشناسیم.
به امید روزی که باز هم صادقانه و بی تزویر به ایرانی و آریایی بودنمان ببالیم.
برادر برابر عزیز افغان
بابت تمام بديهايی که ديدی عذر خواهی و برای تمام سکوتها و گذشتهایت که نشان بزرگواری توست تشکر ميکنم.
يا حق!!
حرف دل من رو زدین. من ایرانیم و واقعا به افغانی ها علاقه مندم. از فارسی حرف زدنشون واقعا خوشم میاد و لهجه شون رو دوست دارم. نه به عنوان یک بیگانه، که به چشم هم وطن بهشون نگاه می کنم و از صمیم قلب آرزو می کنم که روزی کشورشان آباد بشه، و طعم آرامش و سعادت رو بچشند.
امیدوارم ایرانی ها زیاد از من دلخور نشن. ولی اگه از من بپرسین می گم ما ملت بی شرفی هستیم. خاک رو هم با این رفتارهامون تو سر خودمون می ریزیم.
کسانی هم که می گن نویسنده منظور بدی نداشته، درست می گن و اتفاقا نکته بدش همینه. این تحقیر افغانی ها چنان تو ذهن ما ته نشین شده، که هروقت بخوایم پایین ترین قشر اجتماع رو مثال بزنیم، از افغانی ها اسم می بریم. و وقتی که کسی بهمون تذکر می ده، فوری موضع می گیریم، به جای اینکه فکر کنیم و سعی کنیم ذهنمون رو از این نژادپرستی کثیف پاک کنیم. رفتارمون با عرب ها هم بهتر از این نیست ضمنا.
سوبسید نون و دارو و شوینده و شیر و برق و حمل و نقل و.و.و.و.و.و.وما میدیم آقایون ناهار کانادا بربری میخورن.اگه دوست داشته باشی میتونی سرانه ات رو هم دودستی تقدیم کنیا.اینجا ایرانه برادر من هرجوریم که داغون باشه مال ماس و اون تیرتخته های پکیده ی مدرسه ها حق بچه های ماس نه غریبه های فراری.مام جنگیدیم جون کندیم و همین یه وجب خاک زیر پامونو با بدبختی نگه داشتیم.مام موشک بارون و شیمیایی و تجاوز و مرگ جلوی چشمامون دیدیم اما فرار…هر بیتعصببی حقش همینه.پسر خالمم که با لیسانس عمران تو آلمان شاگرد سلمونیه حقشه.همه جا همین طوریه عمو جان.درستشم همینه.فراری حقشه.آره عزیزم افغانهام آدمن مثل تو و اون موبوره و اون دندون سفیدا و اون چشم بادومیا اما بد نیست یه سری بزنی افغانستان یا کردستان عراق یا همین تاجیکستان دوست و برادر.هرکسی تو حریم خودش غریبه رو له اگه نکنه چپچپ که حق داره نگاش کنه.تو میگی نداره؟دعوت نامه که نفرستاده بودیم.
بابا!!!! سارا هيتلر!!!!!
همین تعصب لعنتی ملت ما رو به اینجا کشونده که باید به قول خودت تیر و تخته پکیده مدرسمونو به رخ افغانیا بکشیم.آخه ملت ما باید به چیه خودش بنازه؟به همه این عقده هایی که تو وجود تو و امثال توئه؟تو اگه جای افغانیا بودی تو همین خاک مقدست حاضر بودی بری کارگر ساختمون بشی که مبادا افغانیا بیان خاکتونو تصرف کنن؟واقعا برات متاسفم که هنوز نمی دونی ارزش وجود و شرافت انسان خیلی بیشتر از ملیتشونو مرزهای جغرافییاییه.هر انسانی حق داره با داشتن تمام حقوق انسانیش هر جای دنیا که بخواد زندگی کنه .اگه الان اینجوری نیست دلیل نمِشه که باور غلطی باشه.دلیل تمام جرمها محرومیته.دلیل تمام تجاوزات وتبعیضهاو تعصبات ما هم محرومیت از همین حق بزرگه.
در ضمن شاگرد سلمونی شدن تو آلمانم دلیلی جز بی عرضگی نداره. بازم دم آلمانیا گرم اگه اینجا میموند یا باید کفش واکس مِزد یا باید می رفت میدون انقلاب کتابای دوران دانشجوییشو می فروخت.
salam
من 5/6 ماهیه اینجارو دیدم و از 5/6 وبلاگ که من میپسندم به نظر من سختگیر. ! اینجا جزو همون 5/6 تاس ودختر ترشیده هم..و..بقیه که زود آپ نمیکنن! راستی حتما بگین لطفا! که!: شما کارتون چیه؟ روزنامه نگار؟ کدومش؟ خداقل میتونین بگین که کدومش…و..تحصیلاتتون تو چه رشته ای دقیقا بوده.لطفا جواب بدین چون من میخوام منظم اینجارو بخونم..تقریبا!
———-
محمود فرجامی: روزنامه نگارم و بیشتر با سایتهای اینترنتی کار می کنم. مهندسی کامپیوتر و کارشناسی ارشد فلسفه خوندم. کافیه؟
از افغانی ها متنفرم .ايول به امريکايی ها بکشين همه ی اين افغانی های کسافتو.
نوشته اين روزنامه دانشجويی نشانه نژاد پرستی است. بحث انسان بودن است. کسانيکه نوشته اند نويسنده اين وبلاگ حساسيت نشان داده است يک کمی دارند به بيغيرتی خودشان اعتراف می کنند. نويسنده اين نشريه حرمت زبان فارسی را شکسته است.
من واقعا متاسم از رفتار بعضی از ما ايرانی ها با افغانی ها. من مهندس عمران هستم و قسم می خورم که کارگر افغاني بهتر از کارگر ايرانی کار می کند با پول کمتر و بدون بيمه. يکی از آشنا های من کوره آجر پزی دارد حدود ۱۵ سال پيش چون دولت اشتغال افغانی ها را ممنوع کرده بود رفت به کردستان ۴۰ کارگر با اتوبوس آورد (هر کدام ۵۰۰۰۰ تومان پيش پرداخت گرفته بودند) کارگران ايرانی وقتی کار کوره آجرپزی را ديده بودند بدون برگشت پيش پرداخت کار را رها کرده و بازگشته بودند. بيشتر کارهای سخت را افغانی ها انجام می دهند آن وقت يک عده بی فرهنگ به آنها توهين می کنند. درست است که بعضی افغانی ها در کار قاچاق هستند امما تعداد ايرانی ها بيشتر است. اينکه ايران بيشترين تعداد معتاد را در جهان دارد به برادران گرامی … مربوط است که خود سردسته قاچاقچيان هستند.
salam,
moteasefane tedade ziadi az irania nationalist nistand, facist hastan.
باسلام من ميگم ما بايدبميريم که يک جا را ساختيم و لی بايد به چشم يک زباله يهمون نگاه کنن سوالم اينه ميدونيد چند افغانی تو چاه آبيکه برای شما کنده دفن شده
برای مطلع شدن از اوضاع ما به ادرس
http://www.enghelabe1377.tk
برويد و ازدردو ولها با خبر شيد
سلام.از همدردی شما متشکرم.
salam in matlab mitone vase onai ke nazare manfi darand khob bashe man khodam 19 sal to iran bodam vali khodaro shokr az onja tonestam farar konam vaghti raftare in europaiharo moghayese mikonam ba raftare on mardom mifahmam vaghan che dardi mikeshan afghanihaye to iran man khodam be onvane ye afghani to iran kheyli sakhti keshidam ma az dars ham mahrom bodim vali jaye shokresh baghye ke kheyliha mifahman vaghyat chye khoda kone rozi hameye mardome iran befahman.