نمي دانم چند وقت پيش يادداشت احساساتي-ستايشآميز-پروپاگاندايي رضا اميرخاني در سايت لوح خطاب به يك دانش آموز المپيادي را خوانديد يانه. ماجرا -آنطور كه اميرخاني تعريف كرده بود- از اين قرار بود كه گويا در مراسم اهداي جوايز شركتكننده اسراييلي برخلاف قوانين مراسم پرچم اسراييل را ميبرد روي سن؛ و بعد كه اينطور ميشود شركت كننده ايراني (سید جلیل کاظمی تبار) هم ديگ غيرتش به جوش ميآيد و او هم تصميم ميگيرد همچين كاري كند تا يكوقت غرور هموطنانش جريحه دار نشود و آبروي امت اسلام هم محفوظ بماند، ولي كو پرچم؟ در نتيجه در همان فرصت كم، شركتكننده غيور ايراني در يك حركت نيمه استشهادي پرچم ايران را از توي سالن ميكَنَد و با خودش روي سن ميبرد و از اين حرفها.
مثل هميشه كه ملت منتظر اينطور قهرمانبازيها هستند، اين يادداشت (و به خصوص آن عكس) هم مورد استقبال وسيع رسانهها قرار گرفت، تا آنجا كه سيماي جمهوري اسلامي هم در بخش ويژه خبري همين داستان حضرت اميرخاني را نقل و به همراه همين عكس (البته اسلاميزه شده!) نشان داد.
حالا اين جناب كاظمي تبار 18 ساله يك جوابي به آقاي اميرخاني داده كه خيلي بايد براي او و ديگر افتخارآفرينسازان عبرت آموز باشد. اين جواب آنقدر زيبا و پرمغز و در عين حال بامزه است كه من همه آنرا از سايت لوح نقل مي كنم. اميدوارم آقاي اميرخاني هم به زودي خشك شود!
برسد به آقای امیرخانی!
سید جلیل کاظمی تبار امیر کلایی
خدمت آقای رضا امیرخانی
این که میخواهید مردم به جای توجه به نرگس و… بهاصطلاح به شخصیتهای علمی (سمپادیها، المپیادیها و…) توجه داشته باشند کاملاً بجاست. منتها راجع به مقالهای که نوشتید انتقاداتی دارم.
در مقالهتان عکسی را نشان دادید که قابل انکار نیست: یک ایرانی با پرچمش کنار یک اسرائیلی.
ولی چه مدرکی برای جملاتی از قبیل «عدم رعایت پروتكل، به خاطر در آوردن پرچم جمهوری اسلامی از میله پرچمهای سالن كه قطعاً امری است كه موجبات جلب توجه سایران را فراهم میآورد» و «حرکت شجاعانه» دارید؟
در روی سن نه میلهای بود که من پرچم ایران را از آن کنده باشم، نه هیچ قانونی (کتباً یا شفاهاً) وجود داشت که بردن پرچم به بالای سن را ممنوع کند. نه دختر اسرائیلی کار خطائی انجام داد و نه من مقابله به مثل انجام دادم. و در نهایت فضای به وجود آمده طوری نبود که چرت کسی پاره شود.
در واقع قضیه از این قرار بود که ما با خودمان دو تا پرچم بردیم که در جشن اهداء مدال یکی را به من دادند که بالا ببرم. به طور کاملاً تصادفی نمره من با نمره آن اسرائیلی برابر بود و در روی سن پهلوی هم قرار گرفتیم. جالب اینجا بود که او یک پرچم کوچک به صورت یک دستبند داشت و پرچم من خیلی خودنمایی میکرد و در نتیجه تصویر خلقشده روی سن برای ایرانیان خیلی احساسبرانگیز جلوه میکند، وگرنه در حال و هوای سالن هیچ اتفاق عجیب و قابل توجهی برای حضار خارجی رخ نداد. تأکید میکنم، کسی کار نابهنجاری انجام نداد. وضعیت پیشآمده کاملاً طبیعی بود. تنها نکته واقعی هیجانی است که یک نفر ایرانی با دیدن آن عکس ممکن است به او دست دهد.
شما با دیدن عکسهایی که در سایت http://imo2006.dmfa.si/images20060717.html قرار دارد (ردیفهای آخر آنجایی که از سن گرفته شده است. اصلاً منظورم همان جایی است که عکس را از آن گرفتید و احیاناً خودتان نیز دیدید!) خواهید دریافت که بردن پرچم کاری بس پسندیده محسوب میشده است، همان طوری که سایر کشورها نیز آن کار را کرده بودند و هیچ خصومتی، طی آن صحنه، میان ایرانیها و اسرائیلیها رد و بدل نشد. شاید شما بخواهید از آن منظره بامزه برداشتهای استراتژیک بکنید و یک Forrest Gump جدید بسازيد که این حاصل ذهنیات است و نه عینیات.
توضیحاتم با کمال بیطرفی و بر اساس اصل گزارشگری حقیقت بدون جانبداری بود. همه مطالب بالا را شما بهتر از من میدانستید. در هر صورت مشاهدات من (نامههایی که دریافت کردم) نشان میدهد که احساسات ایرانیان در سراسر جهان با این مقاله کوچک شدیداً تحریک شد که به دلیل صحت نداشتن محتوای مقاله با توجه به عواقب آن که متوجه من میشود برایم قابل قبول نیست.
در آخر باید عرض کنم که این کارتان کم از نرگس، کوله پشتی و… نداشت.
با تشکر
سید جلیل کاظمی تبار امیرکلائی
بچه خیلی باحالی بوده…
خیلی خوشحال شدم . احسنت به آقای امیرخانی .
آقای فرجامی ممنون که نقل کردید
احتمالا بقيه کشور هاهم از امير خاني واين يارو اسرائيليه ياد گرفتن پرچم بيارن بالا که يوقت اونام کم نيارن ولي خوب دستش درد نکنه پرچمو برده بالا دمشگرم
آفرين به فرجامي.
و صد آفرين به كاظمي
و تاسف بر ملتي كه نيازمند قهرماناست ، آنهم از نوع دروغين اش.
باشد كه دوستاني هم چون امير خاني، درس بگيرند و براي اين و آن پاداش معنوي يا مادي، چيزي را به حقيقت نيفزايند و چيزي را كم نكنند.
آفرين به فرجامي.
و صد آفرين به كاظمي
و تاسف بر ملتي كه نيازمند قهرماناست ، آنهم از نوع دروغين اش.
باشد كه دوستاني هم چون امير خاني، درس بگيرند و براي اين و آن پاداش معنوي يا مادي، چيزي را به حقيقت نيفزايند و چيزي را كم نكنند.
بد نیست نام جلیل را جستجو کنید و ببینید او امروز کجاست! بعد از 5 سال!